حجت الاسلام ولی الله نقی پورفر:

تخصص اصل است نه تدین، اجتهاد در مدیریت اسلامی

تخصص اصل است نه تدین، اجتهاد در مدیریت اسلامی عطر حرم: حجت الاسلام نقی پورفر اظهار داشت: اولویت با مدیر مسلمان و متدین است ولی اگر فردی تدین دارد ولی مدیریت نمی داند نباید مدیر شود.


به گزارش عطر حرم به نقل از مهر، حجت الاسلام ولی الله نقی پورفر، رئیس پژوهشكده مدیریت اسلامی دانشگاه قم در درس خارج فقه نظام های اسلامی كه از جانب دبیرخانه مفتاح برگزار شد، اجتهاد جامع در مدیریت اسلامی را این گونه تعریف كرد: روش جامع نقلی، وحیانی، تجربی، عقلی و شهودی است كه با رجوع با منابع تكوینی و تشریعی به دست می آید. وی با اشاره به این كه برای استنباطات علوم انسانی از دین دو منبع تكوینی و تشریعی وجود دارد، اذعان داشت: منابع تكوینی جایی است كه علوم انسانی عقلی در آن قرار می گیرد و خروجی آن علم انسانی است. منابع تشریع هم قرآن و سنت است. تلفیق منابع تكوینی و تشریعی دستاورد علوم انسانی اسلامی همچون مدیریت را تشكیل می دهد. حجت الاسلام والمسلمین نقی پورفر، مسائل كلان و تفصیلی در مدیریت اسلامی را مسائل نظری دانست و تاكید كرد: الگوهای عملی هم تدبیر انبیا، اهل بیت(ع) و ذیل آن ها علما هستند كه به آن تدبیر ولایی گفته می گردد. تدبیر شیطانی هم مدیریت نام دارد. هر تدبیری مدیریت است ولی هر مدیریتی تدبیر نیست. البته این بدان معنا نیست كه بگوییم هر مسلمانی مدیریت می داند پس تدبیر شیطانی دارد. وی خاطرنشان كرد: در الگوهای تدبیر، الگوهای موفق بشری یعنی مدیریت غیر معصومین(ع) را هم داریم. برای نمونه یكی از الگوهای موفق بشری غیر معصوم كه در قرآن هم نام او آمده «عزیز مصر» است. چون وقتی دید حضرت یوسف(ع) فرد لایقی است او را بعنوان وزیر خود برگزید در صورتیكه دین خدا را قبول نداشت. این در شرایطی است كه اكنون در كشور ما مسئولین گروهكی انتخاب می شوند و این مایه خجالت ماست. این استاد حوزه و دانشگاه، با اشاره به آیات قرآن «پادشاه مصر» در زمان حضرت یوسف(ع) را فردی محترم در نزد خدا یاد كرد و اظهار داشت: خدا هر جا نام او را می برد می گوید «قال الملك» در حالیكه برای پادشاهان قبل از او می گوید «قال فرعون». دلیل محترم بودن پادشاه زمان حضرت یوسف(ع) این بود كه اولاً به دنبال شایسته سالاری بود بنابراین حضرت یوسف(ع) را وزیر خود كرد، ثانیاً كسی نمی توانست از قوانین او تخلف كند، بنابراین قرآن می گوید هیچ فرد صاحب منسبی حتی حضرت یوسف(ع) هم از قوانین پادشاه تخلف نمی كرد. ولی اكنون چقدر در كشور ما خلاف قوانین از جانب مسئولین و آقازاده صورت می گیرد و كسی حرفی نمی زند؟ با این كارمان اعتماد عمومی را خدشه دار كردیم. وی شرط اولیه مدیریت اسلامی را توحید برشمرد و افزود: در مدیریت اسلامی كافر و ملحد هیچ جایگاهی ندارند. ولی اهل كتاب می توانند در كشورهای اسلامی مدیریت داشته باشند چون به خدا اعتقاد دارند ولی باید تحت شدیدترین تدابیر باشند تا تخلفی از آن ها سر نزند. البته برپایه آیات قرآن اگر كشورهای ملحد كه دین و سرزمین ما را به تهاجم نمی برند می توانیم ارتباط انسانی داشته باشیم. حجت الاسلام والمسلمین نقی پورفر افزود: ارزش مدیریت به قدری مهم می باشد كه حتی امیرمؤمنان(ع) حاضر شد فردی كه دارای شبهه ولد بود را در منصب مدیریت قرار دهد چون مدیریت می دانست ولی یاران نزدیك خود كه مدیریت نمی دانستند را مدیر قرار ندهد. با تمام این مسائل اولویت با مدیر مسلمان و متدین است ولی اگر فردی تدین دارد ولی مدیریت نمی داند نباید مدیر شود. وی ادامه داد: امام راحل هم برپایه همین مبحث شرط مرجعیت را از رهبری كشور حذف كردند چون ایشان افق ها را می دیدند و مدیریت را با دل و جان متوجه شده بودند. ایشان می دانستند تعداد مراجع محدود است و امكان دارد میان این بزرگواران فردی كه توان مدیریت كشور را داشته باشند وجود نداشته باشد بنابراین این شرط را برداشتند. این استاد حوزه، مدیریت را دارای پنج سطح خرد، خانواده، سازمان، نظام حاكم، نظام بین الملل و عالم خلقت برشمرد و با تاكید بر این كه محور تمامی این نظام ها، نظام خانواده است، اذعان داشت: از نظر اسلام كسی كه مدیریت شیطانی را شناسایی نكرده باشد به حقیقت مدیریت اسلامی نمی رسد. پژوهش در مدیریت شیطانی مقدمه رسیدن به مدیریت اسلامی است. حجت الاسلام والمسلمین نقی پورفر در ادامه سخنان خود مبانی روشی در مدیریت اسلامی را این گونه تشریح كرد: مدیریت اسلامی باید استناد دینی داشته باشد و این استناد هم باید دارای خصوصیت های رعایت ضروریات دینی، جامعیت، انسجام درونی و امكان تحقق عملی باشد. وی راهكار رسیدن به مدیریت اسلامی را اجتهاد در این علم عنوان نمود و در كنكاش آن تصریح داشت: این مورد تأسیسی است و متأسفانه در حوزه علمیه به آن توجه نكردیم. اجتهاد دارای شرایط علمی و معنوی است. اجتهاد علمی در مدیریت اسلامی هم به دو صورت عام و خاص تقسیم می گردد و منظور از آن دانستن علم مدیریت است. اجتهاد معنوی هم از صفات اولی الالباب است و این مورد باید در تربیت مجتهد مورد توجه قرار گیرد. این استاد حوزه، یكی از شروط اجتهاد در مدیریت اسلامی را علم به زمان بیان كرد و اظهار داشت: منظور از علم به زمان شناخت جامعه بشر، شناخت جامعه خود، شناخت موضوعات مبتلابه و شناخت سنت های الهی است. پژوهشگر مدیریت حتماً باید عالم به زمان باشد و این یكی از نقص های اصلی حوزه علمیه است. در این مورد سلیقه ای و ناقص عمل می گردد. وی افزود: برای مدیریت اسلامی باید عقل مدیریتی داشت. در تربیت عالم هم باید عقل فردی، اجتماعی و مدیریتی در او نهادینه شود. در تاریخ هم می بینیم رسول خدا(ص) به ابوذر پست مدیریتی نمی دهند چون در عقل مدیریتی ضعیف بود هر چند در عقل فردی و اجتماعی به شدت قوی بود ولی به خالد بن ولید كه عقل مدیریتی داشت ولی عقل فردی و اجتماعی نداشت پست می دهند.

1397/07/21
14:40:03
5.0 / 5
4393
تگهای خبر: اسلام , اسلامی , امام , حوزه علمیه
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
نظر شما در مورد این مطلب
نام:
ایمیل:
نظر:
سوال:
= ۲ بعلاوه ۴
عطر حرم

atreharam.ir - حقوق مادی و معنوی سایت عطر حرم محفوظ است

عطر حرم

عطر و ادکلن و اسانس