اصغر طاهرزاده پاسخ داد؛

انقلاب اسلامی چه نسبتی با حكمت متعالیه دارد؟

انقلاب اسلامی چه نسبتی با حكمت متعالیه دارد؟ عطر حرم: استاد فلسفه و عرفان اسلامی اظهار داشت: بالاتر از حكمت متعالیه تفسیری برای بودن در این جهان و تاریخ نداریم و تنها با حكمت متعالیه می توانیم با عالم رابطه وجودی برقرار و پیچیدگی های آنرا بفهمیم.



به گزارش عطر حرم به نقل از مهر، نشستی با موضوع «حكمت متعالیه و انقلاب اسلامی و دنیای پیچیده امروز» به همت مركز آموزش تخصصی فلسفه اسلامی، به مناسبت گرامی داشت دهه فجر انقلاب اسلامی، با سخنرانی اصغر طاهر زاده در قم برگزار گردید.
طاهر زاده در پاسخ به این سؤال كه انقلاب اسلامی چه نسبتی با حكمت متعالیه دارد و آیا حكمت متعالیه با انقلاب می تواند در این جهان پیچیده حاضر شود، اظهار داشت: آقایان سید حسین نصر و داریوش شایگان و هانری كربن معتقد بودند دین اسلام دین خوبی است و می شود با آن در این دنیا زندگی كرد، اما به هر صورت ما حیاط خلوت و حاشیه غرب هستیم و با همین حیات قدسی (دین اسلام) می توانیم در تاریخ مدرنیته زندگی نماییم و نیاز به انقلاب نداریم. نه ذیل غرب هستیم و نه در تقابل با آن، بلكه در تاریخ مدرنیته خواهیم بود، اما كسی مثل امام خمینی (ره) معتقد بود ما نمی توانیم و نمی خواهیم در تاریخ مدرنیته زندگی نماییم. ما اگر بخواهیم حیات دینی از جنس پیامبران داشته باشیم، نیاز به انقلاب داریم. انقلابی با قرائت فلسفه صدرایی لازم داریم، چونكه هر انقلابی در تاریخ تمدن ها به شرطی می تواند باقی بماند و تمدن ساز باشد كه یك قرائت فلسفی از جهان داشته باشد و به نظر امام خمینی (ره) حكمت متعالیه است كه می تواند در این دنیای پیچیده پاسخگوی نیازهای ما باشد.
بالاتر از حكمت متعالیه تفسیری برای بودن در این جهان و تاریخ نداریم و تنها با حكمت متعالیه می توانیم با عالم رابطه وجودی برقرار و پیچیدگی های آنرا بفهمیم
وی در ادامه اظهار داشت: امام خمینی (ره) در امتداد معرفی مكتب خود در نامه ای كه به گورباچف دارند، اندیشه ملاصدرا و محی الدین عربی را پیش می كشند و آنها را برای آموختن حكمت متعالیه ملاصدرا به قم دعوت می كنند. این نامه امام حاكی از این است كه امام بنا دارند جهانی را در مواجهه با جهان مدرن، مقابل بشر بگذارند كه در آن جهان اندیشه صدرایی و ابن عربی راه گشاست. عمده آن است كه آن اندیشه ها در مواجهه با جهان امروز بازخوانی شود. امام، آینده و تاریخی كه در مقابل ما می شناسد و با انقلاب آنرا آغاز كرده است، خارج از صدرا و ابن عربی نمی بیند. در نگاه امام خیلی مهمست كه بودنمان در این تاریخ را چه بودنی تصور نماییم. در این نگاه ما مساوی با آگاهی ها و باورهایمان نیستیم، بلكه حس می نماییم كه در یك بستر تاریخی حضور داریم و اگر امروز بودنمان در بستری كه ابن عربی و صدرا می دهد نباشد، در فضای نیهیلیسم خواهیم بود و احساس پوچی می نماییم.
وی با اشاره به درك اراده الهی در تاریخ یك ملت، اظهار داشت: تفكر حقیقی آن است كه انسان آنچه برای وی در هر تاریخی نازل شده را حس كند و حس كردن غیر از فهمیدن است و تاكید ما بر حس كردن است. خدا در قرآن می فرماید «أَنْزَلْنا إِلَیْكَ الذِّكْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَیْهِمْ وَ لَعَلَّهُمْ یَتَفَكَّرُونَ» ای پیامبر این قرآن را كه ذكر است بر تو نازل كردیم تا برای مردم روشن كنی، آنچه را برای آنها نازل شده است به این امید كه فكر كنند. رابطه ای بین ذكر و تفكر است و اگر مردم متوجه شوند چه مطالبی بر قلب آنها اشراق شده، متفكر می شوند.
بین اراده الهی برای ساختن یك تاریخ و اراده ای كه بر مردم القا می شود، رابطه ای وجود دارد و این به یك معنا همان «اَعصار وجود» است یعنی تجلیات وجود برمبنای ظرفیت زمانه، چیزی كه مكتب صدرایی برمبنای اصالت وجود متذكر می شود
وی اضافه كرد: در واقع انقلاب اسلامی طلب روح این مردم بود كه خداوند هم به جلوه اشراقی آنرا در امام خمینی (ره) ظاهر كرد. در طول تاریخ گاهی یك سلوك و نور الهی به مردم می رسد كه ریشه در نحوه ای وحی دارد، البته نه وحی ای كه سبب شریعت برای مردم می شود، بلكه به معنای نفخه و نفحه ای است كه بر جان مردم دمیده می شود. پس بین اراده الهی برای ساختن یك تاریخ و اراده ای كه بر مردم القا می شود، رابطه ای وجود دارد و این به یك معنا همان «اَعصار وجود» است یعنی تجلیات وجود برمبنای ظرفیت زمانه، چیزی كه مكتب صدرایی برمبنای اصالت وجود متذكر می شود.
طاهر زاده در ادامه با طرح این سوال كه آیا آینده ای را كه خداوند برای ما اراده كرده است و امثال شهید قاسم سلیمانی آنرا می شناسند و غرب زده ها از آن غفلت دارند، برای ما روشن است، اظهار داشت: بشری آینده دارد كه «آرمان» داشته باشد. امروز انقلاب اسلامی روشن كرده است آینده ما از یك طرف به خود آمدنی است در امتداد نظریه میدان فرهنگیِ دینی خود و از جانب دیگر مواجهه با تمدن غربی بدون اصالت دادن به اومانیسم سكولاریته، یعنی مواجهه با «وجودِ موجود» در هر تاریخی كه باشد. این رهآوردی است كه با اصالت وجود و حكمت متعالیه امكان دارد. انقلابی كه بوسیله حكمتی اصیل پشتیبانی نشود، انقلابی عقیم خواهد بود.
این استاد فلسفه و عرفان اسلامی خاطرنشان كرد: اگر ما به آنچه بر جانمان اشراق شده دقت كنیم، در این حالت به تفاوت آنچه ما را در برگرفته و ما خودرا در آن احساس می نماییم، با آنچه بیرون ما و در مقابل ماست پی خواهیم برد. در این صورت است كه در جهان بودنیِ خود، هستی خودرا در بودن در تاریخی احساس می نماییم كه با انقلاب اسلامی ظهور كرده و در بستر این تاریخ همگی ما قاسم سلیمانی بودن خودرا احساس می نماییم. گویا وی در این تاریخ خود ماست كه با ظهوری برتر آشكار شده است. قرار گرفتن در بودنِ تاریخی خود همان حسی است كه نسبت به سید شهدای مقاومت در خود حس كردیم. بودنی كه در عین آنكه هست از نشان دادن بیشتر خود مضایقه می كند. این همان بحث اصالت وجودی است كه حكمت متعالیه تحت عنوان شدت و ضعف ذاتی وجود، به متفكران جهان عرضه كرده است.
انقلابی كه بوسیله حكمتی اصیل پشتیبانی نشود، انقلابی عقیم خواهد بود
وی در ادامه اظهار داشت: تا زمانی كه جهشی به سمت هستی خود انجام نداده ایم، نمی توانیم تقدیر هستی خودرا احساس نماییم و سخن هستی خودرا بشنویم. در درك هستی خود و احساس تاریخی كه برای ما تقدیر شده، اندیشیدن كافی نیست، بلكه چیزی است كه در ضمن فرایندی خودرا نشان داده است. فرایندی كه با پیروزی انقلاب به ظهور آمد و هم چنان پیش آمد تا دفاع مقدس و باز هم چنان در مراحل مختلف مثل دفاع از حریم دوده خودرا نشان داد. اگر حقیقتاً متوجه شدیم كه هستی خودرا بوسیله یك پروسه به ما نشان می دهد، آیا به این نتیجه نمی رسیم كه هستی و حوالت تاریخی ما، در هر كدام از مراحل خود معنای متفاوتی از ما را به ما نشان داده است و حضور تاریخی انقلاب اسلامی در شخصیت حاج قاسم مرحله ای از حوالت تاریخی ما در انقلاب بود كه در او به ظهور آمد تا ما به خود آییم كه چه كسی هستیم. معنای درك خود در تاریخ به همین معناست، درك هستی خود كه همواره از جانب پروردگار عالم بر ما متجلی می شود.
این نویسنده و پژوهشگر فلسفه تاكید كرد: این حكمت متعالیه و دستگاه معرفت شناسیِ فلسفه اسلامی است كه می تواند چنین درك تاریخی ای را تبیین كند. وقتی به سمت بنیاد تاریخی هدایت می شویم كه راه رسیدن به تفكری را بیابیم كه می تواند به ندای هستی گوش بسپارد. انقلاب اسلامی آن روشنی گاه هستی است كه خداوند انوار و اسماً خودرا در آن می نمایاند و باز پنهان می كند و این تبیین از انقلاب اسلامی تنها در ذات حكمت متعالیه نهفته است. بوسیله صدرا می توانیم متوجه این بشویم كه خدا ما را به واسطه انقلاب در بر گرفته است و بالاتر از حكمت متعالیه تفسیری برای بودن در این جهان و تاریخ نداریم و تنها با حكمت متعالیه می توانیم با عالم رابطه وجودی برقرار كرد و پیچیدگی های آنرا بفهمیم.


منبع:

1398/11/24
02:06:23
5.0 / 5
4066
تگهای خبر: آموزش , اسلام , اسلامی , امام
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
نظر شما در مورد این مطلب
نام:
ایمیل:
نظر:
سوال:
= ۳ بعلاوه ۳
عطر حرم

atreharam.ir - حقوق مادی و معنوی سایت عطر حرم محفوظ است

عطر حرم

عطر و ادکلن و اسانس