در برنامه سوفیا مطرح شد؛
چرا زندگی ارزش زیستن دارد؟
به گزارش عطر حرم پورحسن، دانشیار فلسفه اظهار داشت: تنها انسان است كه درد آگاهی و رنج آگاهی دارد چونكه زندگی مانند امكان هایی است كه بشر هر از گاهی آنرا درك می كند.
به گزارش عطر حرم به نقل از مهر، قاسم پورحسن با حضور در میزگرد شبانگاهی «سوفیا» رادیو گفتگو توصیف درد و رنج را متفاوت با مواجهه با درد و رنج دانست و اظهار داشت: در گذشته نخستین بار نیچه اعلام نمود زندگی ارزش زیستن دارد پس چرا در باب زندگی پرسش می نماییم... نیچه در ادامه می گوید زندگی دارای چنین ارزشی نیست اما ما راهی نداریم جز اینكه زندگانی نماییم.
وی با اشاره به اینكه همه فیلسوفان ما مقاله هایی درباب درد و رنج داشتند ولی آنرا با عنوان رنجوری تن نمی دانستند، اضافه كرد: تنها انسان است كه درد آگاهی و رنج آگاهی دارد چونكه زندگی مانند امكان هایی است كه بشر هر از گاهی آنرا درك می كند.
پور حسن با بیان این مطلب اشاره كرد: درد و رنج ظهور این امكان ها و مرگ اختتام و توقف این ظهور است؛ پس طبیعی است كه انسان تنها موجودی است كه آگاهی صحیحی از درد دارد.
این عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی اضافه كرد: انسان از خود می پرسد زندگی چقدر ارزش زیستن دارد و در این پرسش با دو سنخ متفاوت از درد و رنج مواجه می شویم؛ یكی درد هایی است كه پاسخی برای آن نداریم و برای سنخ دیگر می توان پاسخی متناسب یافت.
پور حسن افزود: ابن سینا در این باب جمله ای فوق العاده مهم دارد و می فرماید وقتی شما به پدر می نگرید كه فرزند او گرفتار بیماری شده و در روند مرگ قرار دارد، نسبت و مواجهه ی او با مرگ و درد یكسان و مشابه با مواجهه ی یك فیلسوف یا متفكر نیست و بنا بر این مهم ترین مباحث درگیر فلسفه ی امروز، درد و رنج بشر است كه آیا می توان پاسخی برای آن فراهم نمود یا خیر!
وی افزود: برمبنای اندیشه متفكران اسلامی در دوره معاصر همچون علامه طباطبایی و علامه جعفری به دو سنخ از حیات و زندگی معتقدند؛ یكی زندگی طبیعی است كه بر این اساس نمی توان به پاسخی متناسب با درد و رنج رسید و دیگری حیات معقول است كه در حقیقت زندگی والا بوده و انسان بر این اساس قادر به یافتن پاسخ های مناسب می باشد.
دانشیار فلسفه با اشاره به جمله ای از فارابی اظهار داشت: فارابی می گوید جامعه بدون تفكر به تدریج پوسیده شده و زنده نمی گردد ولی جامعه ی مبتنی بر تفكر خودرا می سازد و حیات مجدد می یابد و بنا بر این است كه فارابی اعتقاد دارد جوامع فاقد تفكر، جز جوامع مرده تلقی می شوند.
پورحسن خاطرنشان ساخت: انسان از تفكر برخوردارست و راه های مختلفی را برای پاسخ به درد انتخاب نموده است. در مقابل نیچه معتقد می باشد راه اصلی اینست كه ارزش های گذشته را كنار بگذاریم و ارزش های جدیدی را خلق نماییم.
وی ادامه داد: وقتی انسان آگاهی می یابد و دست به تفكر می زند و امكانات زندگی بشر را در می یابد، واكنشی طبیعی خواهد بود. یك پاسخ تسلیم است ولی در حوزه سنت اسلامی، مولوی برمبنای نگاه آگاهانه به درد و رنج پاسخ می دهد. این مواجهه از باب تسلیم نیست بلكه برمبنای تداوم زندگی است.
همین طور در این برنامه میری، از پژوهشگاه علوم انسانی با اشاره به اینكه بدن و روان در هم تنیده هستند و از هم جدا نمی باشند، اظهار داشت: فیلم پدر خوانده در قسمت سوم اپیزودی دارد كه پدر خوانده وارد كلیسایی كاتولیك در ایتالیا می شود. در این میان به مرد شریفی پناه می برد و می خواهد درد خودرا بازگو كند. در این هنگام كشیش كه بعدها به پاپ تبدیل می شود كلید واژه ای را بیان می كند. او می گوید روح وقتی در حال رنج است، تن آنرا نشان میدهد.
وی با بیان این مطلب اضافه كرد: اینگونه نیست كه مشكلات جسم و بدن از هم جدا باشند؛ درست است ساحت معالجه بدن باید با روح تفاوت داشته باشد ولی از منظر اندیشه آیا مسئله امروز ما تنها مختص كرونا است! آیا فقط ویروس ما را آشفته و پریشان كرده یا اتفاقی در جای دیگر افتاده است و عدم امنیت وجودی ما دستخوش تغییر شده است؟!
منبع: عطر حرم
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب