ان شاء الله رحمتی:

باید از دل فلسفه اسلامی، حرفی برای امروز پیدا كرد

باید از دل فلسفه اسلامی، حرفی برای امروز پیدا كرد به گزارش عطر حرم یك استاد دانشگاه و مترجم و پژوهشگر آثار شیخ اشراق اظهار داشت: باید از دل فلسفه اسلامی، حرفی برای امروز پیدا كرد.


به گزارش عطر حرم به نقل از مهر، برنامه زنده نت گپ های یونسکویی در صفحه اینستاگرام کمیسیون ملی یونسکو – ایران با عنوان «شیخِ اشراق و افلاطونیان پارس» به میزبانی مستکین، مدیر گروه فرهنگ و حضور و ان شاء الله رحمتی مترجم و پژوهشگر آثار شهاب الدین سهروردی اجرا شد.
در ابتدا مستکین درباب کارهای علمی دکتر رحمتی در حوزه فلسفه اسلامی و غرب به خصوص تمرکز بر آثار سنگین «هانری کُربن» اشاره نمود.
سپس رحمتی با اعلان اینکه دغدغه اصلی، یافتن حرفی برای امروز از دل فلسفه اسلامی بود تا بتوان پاسخی برای مشکلات دوران معاصر یافت ضمن تجلیل از مقام علمی دکتر سید حسین نصر عنوان کرد: منبع اصلی الهام بخش کارهای علمی ام، هانری کربن است. تجربه کربن قابل نادیده گرفتن توسط ایرانیان نیست. به عبارتی، حتی اگر قرار باشد از کربن فراتر رفته او را نقد نماییم، ابتدا باید او را خوب فهمید؛ که البته همین نیز چندان آسان نیست و «سال ها عمر بنده را مصروف خود کرده که همچنان درگیر آن هستم.».
وی تصریح کرد: در یک کلام، کربن اختتام ناپذیر است و کار جدی در حوزه فرهنگ ایرانی نیازمند درگیر شدن با تجربه اوست.
رحمتی در پاسخ به این پرسش که با توجه به حس گرایی و زمختی موجود در سنت غربی، چه شد که کربن عاشق تفکرات شیخ شهاب سهروردی شد؟ توضیح داد: شاید کلید این پرسش در یکی از جملات کربن باشد. وی می گوید: «من افلاطونی زاده شدم. البته راز انتخاب های ازلی را نیز نمی توان تبیین کرد.» به عبارتی کربن معتقد می باشد ما در عالم ازل انتخاب هایی در ازل کرده ایم. هر چند این امر در نگاه او اختلافی با اختیار ندارد.
به گفته وی، نگاه کربن مشابه آن چیزی است که در تفکر شیعی با عنوان «عهد الست» از آن یاد می شود. از اینجا می توان گفت کربن معتقد به حیات نفس قبل از زندگی در این دنیا بوده است.
این استاد دانشگاه اشاره کرد: یکی از جذابیت های سهروردی و سنت شیعی برای هانری کربن نیز همین اشتراک اندیشه بوده است که برمبنای آن ما انسان ها قبل از حیات جسمانی، نیز حیات داشته ایم. حال کربن می گوید او بر این اساس، افلاطونی زاده شده و گویا در حیات ازلیِ خود این را انتخاب نموده است.
رحمتی اضافه کرد: افلاطونیان همیشه در تاریخ وجود داشته اند. به عبارتی، این یک نوع نگاه است. مانند همان چیزی که در تفکر ایران باستان با عنوان «نگاه مینوی» به جهان از آن یاد می شود. از نظر کربن در جهان غرب پیکاری بر سر «جانِ جهان» درگرفته بود.
وی افزود: باید گفت اعتقاد به جان جهان از آن افلاطونیان و عدم اعتقاد به آن از طرف طرفداران دکارت بود. در نهایت نیز در فلسفه غرب همین گروه اخیر پیروز شدند. اما زمانی که کربن با سهروردی آشنا شد متوجه می شود در همان زمان که افلاطونیان در غرب از صحنه بیرون می روند، این تفکر در شرق در حال اوج گیری بود.
این استاد دانشگاه اظهار داشت: «ابن عربی» که در واقع زادگاه او «اندلس» (اسپانیا) بود به شرق کوچ می کند و شیخ اشراق نیز در ایران ظهور می کند، پس این سنت افلاطونی همچنان در ایران تداوم داشته است و افرادی مانند «علامه طباطبایی» و «سید جلال آشتیانی» نیز حکیمان افلاطونی معاصر هستند که کربن با آنها آشنا شد. در یک جمله، اهتمام کربن آن بوده که متناسب با سرشت ازلی خود، سلوکی افلاطونی داشته باشد.
رحمتی درباره نسبت میان حکمت و اشراق توضیح داد: کربن در شناساندن سهروردی به غرب دقت زیادی به خرج داد. به عبارتی اگر کربن می خواست به غربیان بگوید سهروردی فیلسوف است، همان معنای از وی در غرب اراده می شد که از سایر فیلسوفان درک می شود، پس از اصطلاحات تفکر مَدرسی مانند «تئوسوفیا» یا «حکمت الهی» استفاده نمود. این اصطلاح البته با اصطلاح «Wisdom» که همان حکمت عملی و فرزانگی است متفاوت می باشد.
به گفته وی، کربن حکمت الهی را به معنای «گِنوس» یا نوعی «معرفت نجات بخش» به کار برده است. اما نجات از چه؟ در حقیقت منظور کربن نجات از «غربت غربی» است تا از این دامگه حادثه نجات یابیم.
این استاد دانشگاه با اعلان اینکه این معرفت به هیچ وجه به معنای انزوای از جهان نیست بلکه به دنبال تبیین موقعیت ما در این دنیاست عنوان کرد: به عبارتی عقل فلسفی در سهروردی ارتقا پیدا کرده، به حکمت تبدیل می شود. اما باید گفت ذوقی بودن حکمت سهروردی به معنای یک تجربه شخصی نیست. سهروردی نمی خواهد از تجربه های دینی خود خبر دهد. او در آخر حکمة الاشراق می گوید کسی نباید این کتاب را بخواند مگر آنکه به لحاظ عقل فلسفی (در آن زمان فلسفه مشاء) به کمال رسیده باشد.
رحمتی اشاره کرد: سهروردی می گوید تعقل به تنهایی کافی نیست و «تأله» نیز لازم است. در همین راستا سهروردی که خود از نظر علم منطق کم نظیر است به کسی حکیم می گوید که تن برایش حکم جامه را داشته باشد تا هر زمان خواست آنرا بیرون آورد. به عبارتی فرد باید به این مرتبه از تجرد برسد تا شایسته عنوان حکیم باشد.
این استاد دانشگاه درباره اینکه چگونه می توان به قول دکتر زاهد از «فلسفه مرصع» (تبیین های دارای مقدمات زیاد و پیچیده) دوری جست؟ اظهار داشت: گرچه پرهیز از تبیین های دشوار (اقتصاد در فکر) می تواند مفید باشد، اما برمبنای تفکر سهروردی ممکنست یک نظریه پیچیده به رغم دشواری، بیان کننده نوعی حقیقت باشد. پس به صرف پیچیدگی نمی توان آنرا کنار گذاشت. کربن نیز به همین دلیل معتقد بود نباید مفاهیم باارزش برای تبیین جهان را به بهانه پرهیز از پیچیدگی کنار زد (همان کاری که فیلسوفانی مانند ابن رشد و دکارت انجام دادند که البته فیلسوفانی الهی نیز بودند.).
رحمتی اضافه کرد: از نظر کربن ما فقط به دنبال اثبات خدا نیستیم بلکه به دنبال زندگی با خداییم. پس بدون «ارض ملکوت»، که سهروردی بدان اشاره می کند، جمع میان ساحت ماده و معنا امکان پذیر نیست. بر این اساس اثبات وجود خدا گام نخست است اما در ادامه باید راهی برای ارتباط با خدا یافت. حتی اثبات وجود «نفس» نیز کافی نیست.
وی عنوان کرد: باید به این نکته پرداخت که نفس بعد از مرگ به کجا می رود.
این استاد دانشگاه در ادامه با اشاره به عمق نظری «هایدگر» و اینکه او فیلسوفی مرگ آگاه بوده، بیان کرد: هایدگر نهایتاً انسان را موجودی معطوف به مرگ می داند. اما باید این نکته در نقد اندیشه هایدیگر بیان داشت که ما فقط برای مرگ زندگی نمی نماییم. انسان بعد از مرگ نیز حیات دارد. امری که در نگاه سهروردی به مفهوم ملکوت روشن می شود.
رحمتی همین طور تاکید کرد: از نگاه برخی اندیشمندان، با تمایزی که دکارت میان نفس و بدن ایجاد کرد، فهم انسان از واقعیت هستی گرفتار مشکل شد.
وی در پاسخ به این پرسش که چیرگی علم حضوری بر علم حصولی چگونه تبیین می شود؟ اظهار داشت: ارسطویی که بر شیخ در مکاشفه آشکار شده و از او با عنوان «امام الحکمه» یاد می کند، ارسطوی تاریخی نیست بلکه «افلوطین» نویسنده کتاب «اثولوجیا» است. کربن معتقد می باشد اثولوجیا کتاب بالینی حکیمان افلاطونی بوده و در غرب نیز «افلوطین» نزدیک ترین حکیم به حکیمان ماست. شایان ذکر است در ایران تا مدت ها به اشتباه اثولوجیا را اثر ارسطو می پنداشتند و حتی در صدد جمع میان دیگر آثار ارسطو و این کتاب برآمدند.
وی اضافه کرد: اشاره سهروردی به دیدن ارسطو در مکاشفه خود نیز ناشی از همین مورد است، اما چاره ای که افلوطین به سهروردی در آن مکاشفه می دهد، برگشت به خود برای خروج از شکاکیت است.
این استاد دانشگاه اشاره کرد: نگاه دکارت نیز آن است که فقط معرفتی را می توان پذیرفت که واضح و متمایز باشد. حال باتوجه به اندیشه سهروردی برای نجات انسان، باید به «تشخص» دست یافت. راه دستیابی به این تشخص نیز نه علم حصولی که علم حضوری است. به عبارتی معرفت یقینی تنها با اتصال به وجود دست می یابد. البته این علم حضوری تنها برمبنای نوعی مکاشفه و رؤیا نیست؛ بلکه سهروردی نظام پردازی دقیقی انجام می دهد.
رحمتی در ادامه بیان کرد: زمانی که کربن اصطلاح «اسلام ایرانی» را مطرح می کند اشاره به صورتی میراثِ اشراقی دارد که در شیخ اشراق، حافظ و بزرگانی از این دست دیده شده و بدان عنوان «حکمت نبوی» داده شده است. از نگاه کربن این نوع تفکر که فقط در ایران بالیده است، حکمت واقعی و تفکر اصیلی است که همه باید روی بدان آورند.
این مترجم برجسته کشورمان تاکید کرد: عقل طربناک را در تمثیل های ابن سینا و سهروردی می توان دید. انسان با مطالعه آثار سهروردی مانند «فی حقیقة العشق» گویی به پرواز می رسد. جالب آنکه وی هیچ کدام از کلمات را با مسامحه انتخاب نکرده و اگر هر واژه ای در آثار او جابجا شود، تمام فهم خواننده به هم می ریزد. به عبارتی عقل در تمام آثار سهروردی حضور دارد، اما در عین حال گویا آن آثار یک شعر زیبا نیز است.
رحمتی درباره اینکه پیش نیاز ورود به آثار شیخ اشراق چیست؟ توضیح داد: علاقه مندان ابتدا باید آشنایی خود با منطق و فلسفه را بالا برند و حتما نیز به یاد داشته باشند که اندیشه سهروردی یک امر ذوقی محض نیست. چونکه امور ذوقی محض با وجود شیرینی، بعد از مدتی دل زدگی به بار می آورد.


منبع:

1399/05/11
15:17:04
5.0 / 5
1986
تگهای خبر: اسلام , اسلامی , امام , دانش
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
نظر شما در مورد این مطلب
نام:
ایمیل:
نظر:
سوال:
= ۸ بعلاوه ۳
عطر حرم

atreharam.ir - حقوق مادی و معنوی سایت عطر حرم محفوظ است

عطر حرم

عطر و ادکلن و اسانس