بخش دوم گفت وگو عطر حرم با رئیس جامعه مبلغین

حضرت زهرا(س) به همه آموخت که زیر بار ظلم نروید

حضرت زهرا(س) به همه آموخت که زیر بار ظلم نروید به گزارش عطر حرم، حجت الاسلام والمسلمین ادیب یزدی با اشاره به اینکه یکی از ابعاد عظیم زندگی حضرت زهرا(س) بُعد فریاد، اعتراض، اقدام عملی ضد ظلم و ظلمت است، اظهار داشت: عاشورا زاییده این تفکر حضرت صدیقه طاهره(س) است. مادر عاشورا و زاینده عاشورا و ایجادکننده عاشورا حضرت صدیقه طاهره(س) بودند که اعتراض را به فرزندانش آموخت که در مقابل ظلم زیر بار نروید، فریاد بزنید؛ درصورتیکه که خودشان برخاستند و فریاد زدند.


رئیس جامعه مبلغین در قسمت اول گفت وگویش با ایسنا در مورد جایگاه حضرت زهرا(س) بعنوان یک تاریخ دان و مشاور در کنار پدر و همینطور خصوصیت های مادرانه این بانوی بزرگوار در تربین فرزندان و حالا در قسمت دوم این گفتگو در مورد نقش حضرت زهرا(س) پس از رحلت پدر و دفاع از امیرالمومنین(ع) سخن اظهار داشت که در ادامه می خوانیم:
در ادامه، این سوال عنوان شد که همیشه رسول گرامی اسلام(ص) در زمان حیات خود در مورد دخترشان صحبت می کردند و حتی به مردم تاکید داشتند که فاطمه پاره‌ی تن من است، هر کس او را بیازارد من را آزرده و هر کسی به او احسان و نیکی کند و اسباب شادمانی او را فراهم آورد، من را شاد کرده است، اما چرا بعد از رحلت پیامبر اکرم(ص) به دختر رسول خدا اهانت و او را شهید کردند، که حجت الاسلام والمسلمین ادیب یزدی این گونه پاسخ داد: یکی از ابعاد زندگی حضرت زهرا(ص)، بُعد و رسالت تاریخی حضرت صدیقه طاهره است؛ پس از رحلت پیغمبر متاسفانه اتفاقات ناگواری در عالم اسلام روی داد و جریان رهبری در پس از رحلت پیغمبر(ص) به انحراف افتاد و آنکه نظر پیغمبر(ص) بود عملیاتی نشد و جامعه تحت تأثیر ارزش های پیش از اسلام واقع شد یعنی تحت تأثیر ارزش های جاهلی و دوران جاهلیت قرار گرفت،
وی افزود: قرآن هم همین معنا را پیشبینی کرده بود، قرآن هم گفته بود مسلمان ها مواظب باشید پیغمبر(ص) شما از دنیا می رود حرکت ارتجاعی نکنید، اگر حرکت ارتجاعی بکنید همه دستاوردها را از دست می دهید «وَمَا مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَفَإِنْ مَاتَ...» اگر پیغمبر بمیرد یا کشته شود «اوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلَی أَعْقَابِکُمْ». شما یک حرکت قهقرایی می کنید؟ به ارزش های جاهلی برمی گردید؟ بعد قرآن نمی گوید نه شما این کار را نمی کنید، می گوید «وَمَنْ یَنْقَلِبْ عَلَی عَقِبَیْهِ فَلَنْ یَضُرَّ اللَّهَ شَیْئًا» هر کس به ارزش های زمان طاغوت برگردد، خدا ضرر نمی کند «وَسَیَجْزِی اللَّهُ الشَّاکِرِین» و خدا بزودی مزد شاکرین را خواهد داد، یعنی مزد کسانی که پای اسلام بمانند.
ادیب یزدی اشاره کرد: این را قرآن پیشبینی کرده بود، «ینقلب علی عقبیه»، یعنی همان حرکت ارتجاعی و قهقرایی، دقیقا مثل پیش بینی قرآن محقق شد و پیامبر(ص) که از دنیا رفت، جامعه یک حرکت قهقرایی کرد و باردیگر به ارزش های پان عربیستم برگشت و اسلام و فرمایشات پیغمبر اکرم(ص) باردیگر به طاق نسیان سپرده شد و یا در درجات بعدی اهمیت قرار گرفت.
این خطیب برجسته کشور اشاره کرد: بنابراین وجود مبارک حضرت امیر مع الاسف خانه نشین شدند با آن اتفاقاتی که پس از رحلت پیشامد کرد و اینجاست که یکدفعه نقش حضرت صدیقه طاهره(س) بعنوان معتبرترین زن تاریخ و گرامی ترین زن در محضر آفریدگار عالم و محبوبه رسول خدا(ص) و همسر علی مرتضی(ع) عملیاتی شد و حضرت صدیقه کولاک کردند، یعنی حضرت صدها عاشورا را آفریدند.




حضرت زهرا(س) پس از رحلت پدر غوغا کرد
وی ادامه داد: من تعجب می کنم با این که حضرت دل شکسته بودند و مصائبی بر ایشان وارد و به صورت جانگداز بر ایشان مشکلاتی حادث شده بود، در عین حال 40 شب وقتی هوا تاریک می شد، حضرت با این که به سادگی قادر به راه رفتن نبودند، دست حسن 8ساله و حسین 7ساله را می گرفتند و با تاکید بر شانه های بچه ها در کوچه های مدینه راه می رفتند، حضرت 40 شب عجیب است که خسته و ناامید نمی شدند، در خانه اصحاب پدر می آمدند، یکی یکی در خانه اصحاب پیامبر(ص) را می زدند، صحابه دم درب می آمدند، چشم شان که به حضرت فاطمه(س) می افتاد اول خجالت کشیده و بعد می گفتند این وقت شب شما با پای خودتان آمدید! دستور می دادید من می آمدم، بعد حضرت بنا به صحبت می کرد، دردناک ترین فصل تاریخ اسلام این یک تیکه است، تاریخش از عاشورا هم جانگدازتر است! نمی دانم چرا آقایان این را برای مردم نمی گویند؟!.
رئیس جامعه مبلغین بیان نمود: سوالی که همیشه وجود دارد اینست که حضرت در این 40 شب درِب خانه‌ی چند نفر رفتند؟ برخی از مورخین گفتند 400 نفر ولی به نظرم این اغراق باشد چون حضرت اصلاً توان صحبت کردن نداشتند، شبی10 نفر خیلی زیاد است!، حافظ عبرو گفته 120 نفر، یکی از مورخین گفته 80 نفر که به نظرم عدد 80 صحیح تر باشد که حضرت در این 40 شب در خانه 80 نفر رفتند، این که حضرت در خانه چه کسانی می رفت؟ سوال مهمی است.
ادیب یزدی اشاره کرد: ایشان در خانه‌ی همه نمی رفت و انتخاب می کرد، این خیلی بحث مهمی است، درب خانه منافقین نمی رفتند، درِب خانه کسانی که با یهود سَر و سّری داشتند نمی رفتند، درب خانه آن کسانی که پیغمبر(ص) دم مرگ از آنها راضی نبود و حرف پیامبر(ص) را گوش نکردند نمی رفتند، چونکه حضرت زهرا(س) با آنها کاری ندارد، حضرت درب خانه کسانی که حرف رسول(ص) را زیر پا انداختن هیچگاه نمی رود. درِب خانه خوبان درجه یک همچون سلمان، ابوذر، عمار هم نرفت چونکه آنها کوتاهی نکردند به وظیفه خودشان به نحو عالی قیام کردند، سلمان برای امیرالمومنین چه کرد! چه کتک ها خورد! ابوذر و یاسر پای امیرالمومنین ماندند و نیازی نیست حضرت درب خانه آنها برود، آنها تکلیف شان را می دانستند. پس حضرت در خانه دو طایفه نرفت، درب خانه مومنین درجه یک و درب خانه منافقین و کسانی که به رسول خدا بد کردند، نرفت.
وی ادامه داد: حضرت درب خانه کسانی رفت که زمان پیامبر(ص) مرید و فدایی امیرالمومنین(ع) و با امیرالمومنین(ع) عالم یکی بودند، اما چه شد که پس از رحلت پیامبر(ص) از او بُریدند؟ ظرف چند ساعت و چندروز این افراد از امیرالمومنان(ع) جدا شدند و به جبهه دیگری رفتند! حضرت درب خانه آنها رفت، اگر بگویم خاکستری ها، گذشته اینها خیلی نورانی بوده، گذشته خاکستری ها هم خاکستری است اما این کسانی که حضرت درب خانه آنها رفت گذشته آنها خاکستری نبود، فدایی امیرالمومنین(ع) بودند ولی پس از رحلت پیغمبر(ص) از حضرت امیر جدا شدند و حضرت درب خانه آنها می رفت.




داستان حضرت زهرا(س) و دیدار با رئیس طایفه اوس
این خطیب برجسته کشور ابراز کرد: مثلا از نخستین کسانی که حضرت درب خانه آنها رفتند مردی به نام «اُسَیِدبنِ خضیر رئیس طایفه اوس» بود، این که حضرت زهرا(س) درب خانه کسی برود خیلی عجیب است! اما وقتی بحث ولایت و دفاع از مظلوم و حبس اَعلم، بحث بایکوت کردن انسان شریف و بزرگی مثل علی ّبن ابیطالب(ع) وسط می آید، دیگر بی بی صبر نمی کند و نمی گوید من فاطمه زهرا هستم مردم باید درب خانه من بیایند و حاجت بطلبند! نه، حضرت بلند می شود و می رود و به تکلیف الهی عمل می کند.
ادیب یزدی افزود: حضرت درب خانه اُسید را زدند و او آمد دم درب و چشمش به حضرت زهرا(س) افتاد تعجب کرد، چه صحبت هایی بین این دو گذشت... که امام حسن(ع) و امام حسین(ع) هم بودند. اسیدبن خضیر اول پوزش خواست و گفت دختر پیغمبر می دانم برای چه به اینجا آمدی، اما چه نماییم علی در سقیفه بنی ساعده نبود، در آن جلسه رای گیری نبود، اگر علی بود به خدا قسم به او رای می دادیم اما هر چه به چپ و راست نگاه کردیم علی نبود.
وی تصریح کرد: حضرت فرمودند اُسید واقعاً از علی توقع داشتند بدن پیغمبر(ص) را بی غسل و کفن رها کند و دنبال ریاست دنیا بیاید؟ مگر یادتان نیست پدرم به علی حکم کرد علی جان تا مرا دفن نکردید، تا مرا کفن نکردید حق ندارید در هیچ جلسه ای شرکت کنید و اصلاً مسلمان ها حق ندارند جلسه ای بدون حضور تو تشکیل بدهند و بعد رسول خدا(ص) فرمود «پیامبری در بنی اسرائیل از دنیا رفت، مردم بدنش را کنار گذاشتند و دنبال تقسیم ارث رفتند، عذابی از آسمان آمد و همه آنها را نابود کرد»، فرض کن خانواده ای پدرشان از دنیا برود و جنازه را رها و دنبال ارث بروند، مردم اینها را لعن و نفرین نمی کنند؟ شما از علی توقع داشتید پیامبر(ص) را رها کند و به جلسه ای بیاید که اصل انعقاد آن خلاف شرع بود، اُسید در اینجا چیزی برای گفتن نداشت، اُسید که عددی نیست همه‌ی مدینه هم درصدد احتجاج با فاطمه زهرا بیایند(س) به خدا قسم حضرت بر همه آنها غلبه خواهدنمود.
رئیس جامعه مبلغین اظهار داشت: مباحث زیادی بین اُسید و فاطمه زهرا(س) صورت گرفت که اُسید خیلی بی تربیتی می کرد، اولش خوب برخورد کرد ولی وقتی دید حریف ایشان نمی گردد، در این زمان اُسید حسادت، کینه و ناراحتی و بعد هم کار بدی کرده بود و قابل دفاع نبود را تصور می کرد، ولی اَلکی دفاع نمی کرد، می گویند اگر کسی اشتباه کند یک اشتباه کرده اما اگر درصدد دفاع از اشتباهش بربیاید مرتکب اشتباه بعدی می شود، اُسید اشتباه روی اشتباه می کرد و می خواست کارش را توجیه کند و به همین خاطر به حضرت زهرا(س) جسارت می کرد و می گفت زشت نیست شما دنبال خلافت از این خانه به آن خانه راه افتادید؟! زشت است که بچه های پیامبر دنبال ریاست و دنیا باشند.
ادیب یزدی عنوان کرد: حضرت در پاسخ اُسید گفت من یا علی دنبال ریاست هستیم؟! علی را نمی شناسید؟! بعد اُسید در بی تربیتی و جسارت رفت و حضرت با کمال بزرگواری همچنان به اجتجاج ادامه دادند تا جایی که حضرت داشت حرف می زد که اُسید داخل رفت و درب را محکم به روی فاطمه زهرا(س) بست! این یعنی درب را به روی خدا بست، درب را به سمت سعادت و سعادتمندی بست، یعنی بشریت را به سمت بدبختی کشاند.




پس از سقیفه حضرت زهرا(س) اخطار شکل گیری گروه هایی چون داعش را داد
وی افزود: یادم می آید در احتجاجات حضرت فاطمه(س) با اُسید حتی بحث داعش به میان آمد اما نه به اصطلاح امروزی، حضرت فرمود اُسید شما دارید اسلام را به راهی می کشانید که کسانی در اسلام ظهور خواهند کرد که به کوچک و بزرگ مسلمانان رحم نخواهند کرد و خون مسلمانان را می ریزند، اشاره حضرت به گروه هایی مثل داعش بود، مگر نشد؟ ما در طول تاریخ خیلی وقت ها دیدیم داعش ظهور کرد، این در زمان ما بود و در قرون گذشته هم این تفکر کثیف و خشن ملعون گاهی ظهور می کرده و خونریزی هایی می شد.
این استاد حوزه علمیه اشاره کرد: به هر حال حضرت فاطمه(س) در مقابل انحراف کوتاه نیامد و تا آخرین نفس و تا آخرین لحظه عمر شریف َشان مقاومت کردند و حق را کنار گوش کسانی که گوشی برای شنیدن داشتند زمزمه کردند و در همین مسیر هم جان شیرین شان را فدا کردند. این هم یکی از ابعاد عظیم زندگی حضرت زهراست، بُعد فریاد، اعتراض، اقدام عملی ضد ظلم و ظلمت.


عاشورا زاییده تفکر حضرت صدیقه طاهره(س) است
ادیب یزدی اظهار داشت: این بُعد حضرت صدیقه طاهره که ما اسم آنرا بُعد تاریخی یا بُعد رسالت تاریخی می گذاریم، بسیار قوی است، در واقع عاشورا زاییده این تفکر حضرت صدیقه طاهره(س) است، اصلاً مادر عاشورا و زاینده عاشورا و ایجادکننده‌ی عاشورا حضرت صدیقه طاهره(س) بودند که اعتراض را به فرزندانش آموخت که در مقابل ظلم زیر بار نروید، فریاد بزنید، درصورتیکه که خودشان برخاستند و فریاد زدند و ما چنین نتیجه ای از زندگی نورانی ایشان گرفتیم.
وی بیان نمود: بنابراین حضرت فاطمه(س) پس از پدر و شوهرش از برترین خلائق است و خداوند همه خوبی ها را در این خاندان قرار داد که مرجع، ملجا و اصل آنرا در حضرت زهرا(ص) میتوان دید و امیدواریم ما در معرفی این چهره تابناک که می تواند منجی همه بشریت باشد، بیشتر تلاش نماییم و اگر کسی برای حضرت زهرا (س) گام بردارد بی اجر نمی ماند، ایشان هم زحمت ها را جبران می کند حتی اگر خیلی مختصرتر از زحمتی باشد که ما امروز می کشیم.




فدک بهانه ای برای افشاگری جریانات انحرافی و بی کفایتی حکومت وقت بود
رئیس جامعه مبلغین در قسمت دیگری از سخنان خود در پاسخ به این پرسش که چرا پس از رحلت رسول خدا(ص) حکومت وقت فدک را غصب کرد، اظهار داشت: جریان فدک مدخلی بود برای ورود حضرت به مباحث تشریح جریانات انحرافی، در واقع حضرت از این طریق خواستند وارد شوند و به جریانات اصلی ورود و انحرافات اصلی را بیان کنند وگرنه فدک یک باغی و یک مزرعه بزرگی در 125 کیلومتری مدینه است و پیغمبر اکرم(ص) در جنگ خیبر فدک را تصاحب کردند.
ادیب یزدی افزود: جریان هم از این قرار بود که فدک بدون جنگ نصیب مسلمانان شد که به آن فِی می گویند، فِی عبارتست از قطعات زمین و اموالی که بدون جنگ نصیب مسلمانان شود و طبق حکم خدا در قرآن فِی متعلق به رسول خداست چون مسلمانان در به دست آوردن آن سهیم نبودند، خون ندادند، جنگ نکردند.
وی اشاره کرد: اهالی فدک پس از شکست از مسلمانان از ترس آنکه مسلمانان آنها را از بین نبرند، خودشان فدک را تسلیم پیغمبر(ص) کردند و رفتند، پیغمبر(ص) هم آمدند از مزرعه فدک بازدیدی کردند، بسیار خوش آب و هوا بود و همین که پیغمبر اکرم(ص) از فدک دیدن کردند با دستان خودشان 100 اصله درخت نخل در آنجا کاشتند و همین که فدک را نگاه می کردند جبرئیل نازل شد و گفت «یا رسول الله وَ آتِ ذَا الْقُرْبی حَقَّه» حق ذیالقربی را بدهید، ذالقربی پیغمبر علی، فاطمه، حسن و حسین است، چون در جریانی که در سال نهم صورت گرفت و مسیحی ها آمدند پیغمبر(ص) را نفرین کنند، پیغمبر(ص) آنها را نفرین کند، در جریان مباهله معلوم شد ذی القربی چه کسانی هستند.
این خطیب برجسته کشور ابراز کرد: خدا به پیغمبر(ص) دستور می دهد که حق ذی القربی را بدهید و پیامبر(ص) فرمودند این فدک برای حضرت زهراست، چون ایشان ذی القربی است. بعد هم فکر نکنیم خدا بین حضرت زهرا(س) و بقیه بندگانش فرق قائل است، درب خانه حضرت زهرا(س) همیشه به روی فقیر، یتیم و اسیر باز بود. در اصل نیازمندان از هر طریقی که وارد مدینه می شدند اول درب خانه فاطمه زهرا(س) می آمدند، بنابراین درب خانه حضرت زهرا(س) همیشه باز بود و فقرا همیشه صف می کشیدند و خدا و پیامبر هم نمی خواستند حضرت زهرا(س) خجالت بکشد و بگوید من ندارم،
ادیب یزدی اشاره کرد: به همین دلیل خمس وضع شد، نمی شود وضع همه مردم خوب باشد و دختر پیامبر چطوری این بیت را اداره کند؟، به همین دلیل پیغمبر(ص) که به مدینه آمدند تا وارد شدند پیش حضرت زهرا(س) رفتند، دخترم من دستور دارم فدک را تقدیم شما کنم! حضرت زهرا(س) فرمودند پدر مالی و فَدکا؟ فدک را برای چه کار می خواهم؟! من اصلاً دنبال دنیا نیستم، من باغ و درآمد برای چه می خواهم؟ پیامبر باردیگر فرمودند دخترم این مال شماست، گفت نه نه! نمی خواهم، پیغمبر فرمود امر خداست، خدا فرمان داده این را به شما بدهم.



وی افزود: اینجا دیگر فاطمه زهرا(س) تمکین کرد و گفت اگر امر خداست من تسلیم می شوم، حضرت زهرا اصلاً اهل دنیا نیست، خانه و زندگی او را ببینید که در چه خانه ای زندگی می کند! بالاخره آنجا پیغمبر(ص) با اصرار فدک را به حضرت زهرا(ص) دادند و حضرت زهرا(س) به حضرت امیر گفتند و چند تا کارگر را به آنجا فرستادند و رفتند آنجا را گرفتند، گندم و جوکاری و نخل ها را اداره می کردند و یکی از کارگزاران مولا مداخل آنرا سالیانه به درب خانه حضرت زهرا(س) می آورد و به ایشان می داد و ایشان هم بین فقرا تقسیم می کردند و هوای فقرای مدینه را داشتند.
رئیس جامعه مبلغین اضافه کرد: اواخر سال 6 فدک به حضرت زهرا(س) داده شد، 5 سال دست ایشان بود تا رحلت پیغمبر(ص) که وقتی ایشان رحلت فرمودند از سوی حکومت رفتند فدک را از حضرت زهرا(س) گرفتند و کارگزاران حضرت را با مشت و لگد و چماق، دست و پایش شان را شکستند و آنها را از آنجا بیرون کردند!، این اتفاق واقعاً به نامردی بود و حضرت زهرا(س) در این هنگام به پیش خلیفه اول آمد و گفت این چه کاری بود که کردی؟ پدرم اینجا را به من داده و او هم گفت من از رسول خدا(س) شنیدم ما از دنیا می رویم درهم و دیناری از ما باقی نمی ماند!.
ادیب یزدی اشاره کرد: حضرت در پاسخ گفت فدک مال من است و زمان حیات پدرم آنرا به من داده است و در زمان رسول خدا(ص) 5 سال در اختیار من بود، اگر قرار بود گرفتنی باشد رسول خدا(ص) آنرا می گرفت شما چه کاره هستی؟، اما خلیفه اول زیر بار نرفت و گفت باید شاهد بیاوری! حضرت صدیقه زهرا(س) آمدند امه اِیمن را با امیرمومنان(ع) و حسنین را بعنوان شاهد بردند، این خیلی فصل دردناکی است، حضرت امیر(ع) گفتند چرا فدک را از فاطمه می گیرید؟ فدک در تصرف اوست و تصرف در اسلام نشانه مالکیت است، هر کسی چیزی را در تصرف دارد مال خودش است، تصرف بزرگترین دلیل مالکیت است، ابوبکر گفت نه باید شاهد بیاورید، حضرت فرمودند شاهد مال مدعی است، تو باید شاهد بیاوری که این برای حضرت زهرا(س) نیست نه این که ایشان شاهد بیاورد که مال خودش است! چون در تصرفش است وقتی در تصرفش است لازم نیست شاهد بیاورد، تو مدعی هستی که فدک مال ایشان نیست شاهد بیاور! ابوبکر کم آورد و نتوانست جواب حضرت را بدهد.
وی افزود: از یک طرف هم می ترسید که حضرت زهرا(س) غضبناک شوند و حرکتی کنند که آبروی شما در تاریخ برود، نهایتا همچنین هم شد، در این لحظه ابوبکر گفت اجمالاً یک چیزی بنویسم تا فدک را به شما برگردانند که اطرافیان ابوبکر آمدند و نگذاشتند این اتفاق بیفتد و جنگ فدک بالا گرفت، البته حضرت دنبال فدک نبودند بلکه به دنبال این بودند که ثابت کنند هیات حاکمه هیات فاسدی است و حکم خدا را رعایت نمی نماید. اصل ماجرا اینست که حضرت بگویند حکام آدم های ظالم و غاصب و نابخردی هستند که حکم خدا برای آنها مطرح نیست وگرنه فدک اصلاً چیز مهمی نبوده بهانه ای بود که حضرت قباحت غصب را برساند.




کار اسرائیل در غصب فلسطین همچون داستان فدک است
این خطیب برجسته کشور در قسمت پایانی مصاحبه خود در مورد این که امروز هم رژیم صهیونیستی فلسطین را غصب کرده است، اظهار داشت: به هر صورت غصب ازجمله صفات زشت انسان های خودخواه و زیاده خواه است. دقیقا اسرائیل یک حکومتِ جعلیِ، غاصبِ و زورگو است که یک ملت را می خواهد آواره کند تا حکومت کند، به چه معنا و با چه اصولی؟ پناه بر خدا! اینجا غصب کاملا با روش های بی شرمانه رژیم منحوس صهیونیستی قابل تطبیق است، کار اسرائیل هم غصب است و فرقی ندارد.
ادیب یزدی با اشاره به نقش زنان در غزه باوجود شهادت مظلومانه کودکان شان اشاره کرد: خدا اول وسعت و ظرفیت و اتساع قلب را به مادر عنایت می کند، یعنی اینها همه شگفتی هایی است که به عظمت خداوند برمی گردد که خداوند می تواند مادری را به شکلی قرار دهد که این گونه این مصیبت ها را تحمل کند، مادر امکان دارد جنسش ظریف باشد ولی مقاوم است، مقاومت زن از مرد به مراتب در همه جریانات زندگی بیشتر است، بانوان در مصائب و گرفتاری های زندگی سنگ زیرین آسیاب هستند و خداوند یک قدرت فوق العاده ای در تحمل مصائب به آنها داده است و این از شگفتی های خلقت است، با این که ظاهر زن ظریف است و ظرافت دارد ولی باطن او قوی است و قدرت و ظرفیت دارد. بنابراین یک مادر داغ بچه را تحمل می کند اما پدر نمی تواند تحمل کند.
وی ابراز کرد: بانوان یک موجودات آرزومندی هستند، بله بچه او شهید شده ولی آرزوها از بین نرفته یعنی غایات و دیدهای عمیق تاریخی از بین نرفته است، یک مادر وقتی آزادی و آزادگی یادش می آید و این که یک کشور اسلامی صاحب اذان و اقامه است و مردم در آن با عزت و شکوه زندگی می کنند، این مصائب جلوی روی او کم کم او قابل تحمل می شود و این نشان دهنده‌ی وسعت قلب بانوان غزه است.




بین فلسطین و ظهور حضرت ولی عصر(عج) یک ارتباط رمزآلودی وجود دارد
رئیس جامعه مبلغین اشاره کرد: البته اصولاً ملت فلسطین مردمان مبارزی هستند، هم اکنون 75 سال است که شاهد مبارزه این ملت هستیم چه در دوران 1948 که آغاز انعقاد حکومت کثیف اسرائیل بود، چه جنگ 1967 و چه سایر جنایتی که به این ملت مظلوم شد، فلسطینی ها محکم ایستادند؛ بنابراین اصلاً بین فلسطین و ظهور حضرت صاحب یک ارتباط رمزآلودی وجود دارد.
وی افزود: ما در روایات داریم که نابود شدن حکومت یهود و تسلط اهالی فلسطین بر اراضی مسجدالاقصی و بیت المَقدس از نشانه های ظهور حضرت حجت(عج) است، ارتباط فلسطین با ظهور حضرت حجت(عج) عجیب است! من در الزامُ النّاصب فی اثبات الْحُجت الغائب شاید 10 الی 16 روایت دیدیم که در آن کلمه فَلسطین آمده و تمامش هم به آزادی و مبارزه و خون دهی و جایگاه مردم فلسطین برمی گردد و هم اکنون ما داریم چیزهایی را به چشم می بینیم که بشریت تابحال به چشم خودش ندیده است، انشاءالله پایان این امر پیروزی برای مردم فلسطین و ناامیدی دشمن باشد و ببینند که نمی توانند کاری بکنند و حضور منحوس صهیونیست انشاءالله در منطقه از بین برود و ما شاهد پیروزی های بزرگتری باشیم.


فیلم کوتاه این مصاحبه را می توانید در زیر ببینید:



منبع:

1402/09/27
11:39:03
5.0 / 5
273
تگهای خبر: اسلام , اسلامی , امام , پیامبر
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
نظر شما در مورد این مطلب
نام:
ایمیل:
نظر:
سوال:
= ۹ بعلاوه ۱
عطر حرم

atreharam.ir - حقوق مادی و معنوی سایت عطر حرم محفوظ است

عطر حرم

عطر و ادکلن و اسانس