مروری بر كتاب كانت و شكاكیت؛
۲ دغدغه ی مهم و كلیدی فلسفه ی انتقادی كانت، انواع شكاكیت
عطر حرم: مایكل نیل فوستر در كتاب كانت و شكاكیت، دغدغهی پرداختن به شكاكیت و دغدغهی ارتقای متافیزیكی اصلاح شده را، دو دغدغهی مهم و كلیدی فلسفهی انتقادی می داند.
به گزارش عطر حرم به نقل از مهر، محمدرضا واعظ شهرستانی پژوهشگر فلسفه در دانشگاه بن آلمان در یادداشتی به بررسی كتاب كانت و شكاكیت پرداخته است: در این یادداشت قصد دارم به معرفی مختصر كتاب كانت و شكاكیت بپردازم. این كتاب در ۱۵۴ صفحه توسط انتشارات دانشگاه پرینستون در سال ۲۰۰۸ انتشار یافته است. نویسندهی كتاب، پروفسور مایكل نیل فوستر است. او هم اكنون صاحب كرسی فلسفه نظری در دانشگاه بن آلمان، رئیس مركز بین المللی فلسفه دانشگاه بن (IZPH)۱ و استاد مدعو دانشگاه شیكاگو آمریكاست. همچنین، فوستر طی سال های ۱۹۹۴ تا ۲۰۰۴ رئیس دانشكده فلسفه دانشگاه شیكاگو بود كه در زمان ریاست او، این دانشكده به موفقیت های زیادی دست یافت.۲ سال ۲۰۱۳، فوستر به مقام استادی الكساندر فون هومبولت۳ انتخاب|شد و در همین سال دانشگاه بن آلمان كرسی فلسفهی نظری خویش را به او پیشنها داد. زمینه های اصلی پژوهش مایكل فوستر فلسفهی آلمانی، معرفت شناسی، فلسفهی زبان و فلسفهی یونانی است. وی در بیوگرافی خود در صفحه گروه فلسفه دانشگاه شیكاگو چنین گفته است كه هم با نگاهی تاریخی به فلسفه می پردازد و هم با نگاهی نظام مند؛ در رویكرد تاریخی، به فلسفه آلمانی و یونان باستان علاقه مند است و در رویكرد نظام مند به معرفت شناسی و فلسفهی زبان؛ او تلاش دارد در كتاب هایش به تلفیق این دو با هم بپردازد. فوستر متولد انگلستان است و به چهار زبان آلمانی، لاتین، یونان باستان و فرانسوی تسلط دارد. بعضی از مهم ترین كتاب های وی عبارتند از: ایدهی هگل دربارهی پدیدارشناسی روح - انتشارات دانشگاه شیكاگو (۱۹۹۸)، هگل و شكاكیت- انتشارات هاروارد (۱۹۸۹)، هِردِر: نوشته های فلسفی- انتشارات كمبریج (۲۰۰۲)، ویتگنشتاین و اختلاف نظر درباره گرامر- انتشارات پرینستون (۲۰۰۴)، پس از هِردِر: فلسفهی زبان در سنت آلمانی- انتشارات دانشگاه آكسفورد (۲۰۱۰)، فلسفهی زبان آلمانی- انتشارات آكسفورد (۲۰۱۱). كتاب كانت و شكاكیت در دو بخش مجزا و در دوازده فصل نگاشته شده است. همان گونه كه نویسنده در فصل اول می گوید، در بخش اول كتاب، با شرحی كلی دربارهی نقش شكاكیت در فلسفهی انتقادی كانت روبه رو هستیم و در بخش دوم، ارزیابی انتقادیِ موضعِ كانت عرضه می گردد. فصل های كتاب به ترتیب عبارتند از: بخش اول: انواع شكاكیت، شكاكیتِ «حجابِ ادراك حسی»، شكاكیت و متافیزیك (یك معما)، بحران پیرهونی كانت، شكاكیت هیومی، متافیزیك اصلاح شدهی كانت، دفاع ها در مقابل شكاكیت هیومی، دفاع ها در مقابل شكاكیت پیرهونی؛ بخش دوم: برخی مسائل نسبتا ساده، متافیزیكِ اخلاق؟، ناتوانی های خود اندیشی(خود نگری)، انتقام پیرهونی. همان گونه كه می دانیم فلسفهی انتقادی، برای نخستین بار توسط كانت در كتاب نقد عقل محض ۷/۱۷۸۱ عرضه شد. این فلسفه، در خیلی از دغدغه های فلسفی ریشه دارد و به آن ها می پردازد. فوستر در بین آن ها، دغدغهی پرداختن به شكاكیت و دغدغهی ارتقای متافیزیكی اصلاح شده را۴، دو دغدغهی مهم و كلیدی فلسفهی انتقادی می داند. به عبارت دیگر از نظر او تز اصلی و بنیادی كتابش پرداختن به این مسئله است: "[اگرچه] این دو مبحث به صورت گسترده ای شناخته شده هستند، اما تز بنیادی كتاب حاضر آن است كه این دو پروژه در دو معنای زیر به صورت محكم به یكدیگر پیچیده شده اند: انواع شكاكیت همان گونه كه به راستی سبب حُدوث۵ و انگیزش۶ فلسفهی انتقادی شده است، همان گونه عُمدتا متافیزیك را تهدید می كند؛ و برعكس، هدف از حدوث و انگیزش اصلاحِ متافیزیك در فلسفهی انتقادی، بیش از همه، تواناسازی آن (متافیزیك) برای تاب آوردن در برابر شكاكیت است." پس از روشن ساختن خاستگاه اصلی كتاب، فوستر توضیح می دهد كه به منظور این كه بتوانیم به تفسیر كانت بپردازیم ابتدا لازم است میان سه نوع مهم و اساسی شكاكیت تمایز قائل شویم؛ چون كه از نظر او، ما در تشخیص دقیق انواع شكاكیت از یكدیگر قصور كرده ایم!
نوع اول شكاكیت، شكاكیت «حجابِ ادراك حسی» است؛ شكاكیتی دربارهی این كه آیا درست است وجود و سرشت جهان خارجی-ذهنی۷ را از وجود و سرشت بازنمایی های یك فرد استنتاج نماییم. این نوع از شكاكیت همان پارادایم شكاكیت برای اغلب فیلسوفان انگلیسی زبان است. همچنین، باآنكه ادعاهای متافیزیكی در زمرهی اهداف شكاكیت «حجابِ ادراك حسی» ذكر شده است، اما این نوع از شكاكیت به صورت خاص ادعاهای متافیزیكی را مورد هدف قرار نداده است. نوع دوم، شكاكیت هیومی است؛ شكاكیت دربارهی (۱) وجود مفاهیمی كه از تأثرات حسی متناظر به دست نمی آیند (در زبان كانت: مفاهیم پیشینی)، و (۲) معرفت به گزاره هایی كه نه حقیقتا به باعث یك قاعدهی منطقی صادق اند و نه با استفاده از تجربه می توان به آن ها معرفت یافت (در زبان كانت: معرفت تركیبی پیشینی). این نوع هیومی از شكاكیت، به خاطر نفوذ مفاهیم و معرفتِ پیش تر ذكر شده در متافیزیك، نسبت ویژه ای با متافیزیك دارد. و در آخر، نوع سوم شكاكیت، شكاكیت پیرهونی است؛ شكاكیتی كه به شیوهی پیرهونیان یونانی، سبب تعلیق حكم می شود؛ این كار با استفاده از بنانهادن وضعی متعادل از استدلال های مخالف و یا به عبارت دیگر تولید وضعیت "هم وزنی" انجام می گردد. همان گونه كه كانت تعبیر می كند، این صورت یونانی شكاكیت هم نسبت ویژه ای با متافیزیك دارد. به علاوه، فوستر بر این باور است كه ما مرتكب كوتاهی و قصور دیگری هم شده ایم؛ كوتاهی در تمییز نقش های متفاوتی كه انواع گوناگون شكاكیت در ارتباط با حدوث (پیدایش) و انگیزش فلسفهی انتقادی بازی كرده اند. از نظر او، در بین این سه نوع شكاكیت، اولی، شكاكیت «حجاب ادراك حسی»، اصلا نقش مهمی در پیدایش فلسفهی انتقادی بازی نمی كند و تنها نقش ثانویه ای در برانگیختن كامل آن دارد. (با این وجود این مطلب از پیش در نسخهی اول نقد عقل محض موجود است و در نسخهی دوم آن هم برجسته شده است). نوع دوم، شكاكیت هیومی، به خاطر سهم ویژه اش در پایداری متافیزیك، نقش مهمی در پیدایش فلسفهی انتقادی بازی كرد، یعنی سال ۱۷۷۲ یا اندكی پس از آن؛ همچنین، نقش آن در برانگیختن كامل فلسفهی انتقادی محوری بود (حقایق منعكس شده در اظهارات معروف كانت دربارهی آن، قبل از آغاز كتاب تمهیداتی بر هر متافیزیك آینده ۱۷۸۳. اما بالاخره نوع سوم، شكاكیت پیرهونی است؛ شكاكیتی كه مجددا به خاطر ارتباط ویژهی قابل فهم آن با متافیزیك، به واقع ایمان كانت را در آغاز (در اواسط دههی ۱۷۶۰)، در دورهی پیشا انتقادیِ متافیزیك، به خود لرزانید. این نوع سوم از شكاكیت، نقش كلیدی در برانگیختن كامل فلسفهی انتقادی داشت (همانند شكاكیت هیومی). پی نوشتها:
۱.به همراه پروفسور ماركوس گابریل. ۲.مراجعه شود به: https: //www.philosophie.uni-bonn.de/de/personen/professoren/prof.-dr.-michael-forster/curriculum-vitae Humboldt Professor۳ reformed metaphysics۴ ۵.مؤلف از واژهی “originated” بهره برده است كه در اینجا به معنای حادث شدن فلسفهی انتقادی و یا پیدایش، هستی پذیری و تكوین آن است. م. ۶ motivate ۷ Mind-external world
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب