در صلح امام حسن(ع) با معاویه چه رمزی نهفته بود؟
به گزارش عطر حرم، یک کارشناس مسائل دینی اظهار داشت: رمز حکمت صلح امام حسن(ع) بسترسازی مناسب برای معرفی کامل و افشای چهره نفاق بنی امیه در زمان امام حسین(ع) و پرورش نیروهای مخلص در مرکز ارشاد و آگاه سازی کربلا بود. چنین است که قیام حسینی پیش از آنکه حسینی باشد، حسنی است.
حجت الاسلام محمدامین نجفیان -کارشناس مسائل دینی- در گفت و گو با ایسنا، در مورد سالروز صلح امام حسن(ع) با معاویه همزمان با ۲۶ ربیع الاول با اشاره به آیه «وَ إِنْ جَنَحُوا لِلسّلْمِ فَاجْنَحْ لَها وَ تَوَکّلْ عَلَی اللّهِ إِنّهُ هُوَ السّمیعُ الْعَلیمُ». (انفال: ۶۱) «و اگر تمایل به صلح نشان دهند، تو نیز از در صلح درآ، و بر خدا تکیه کن که او شنوا و داناست»، اظهار داشت: این آیه شریفه خطاب به پیامبر و مسلمانان می فرماید که اگر دشمنان برای صلح از خود تمایل نشان دادند، شما نیز تمایل نشان دهید، ولی با اینحال هشدار می دهد که ممکنست در پیشنهاد صلح آنان خدعه و نیرنگی در کار باشد و صلح را مقدمه ای برای ضربه غافلگیرکننده قرار دهند یا هدفشان فراهم آوردن نیروی بیشتر برای جنگ باشد، اما از این مساله نیز نگرانی نداشته باشید و تنها بر خدا توکل کنید. اگر آنان خیانت کردند، دروغ گفتند و قصد و نظرشان از صلح چیز دیگری بود، ما کید و مکر آنان را کفایت می نماییم و پشتیبان تو هستیم.
وی افزود: در مورد صلح امام حسن(ع) نیز معاویه قصدش از صلح، صلح واقعی نبود؛ چونکه به هیچ یک از مواد معاهده و صلح نامه عمل نکرد و حتی برخلاف آنها اقدام نمود و خداوند نیز به سبب آیه شریفه فوق خواری و ذلت را نصیب او و جانشینانش کرد.
یک جرعه آفتاب
این کارشناس مسائل دینی اشاره کرد: امام علی(ع) بعد از ضربت خوردن توسط ابن ملجم، در سفارش به فرزند بزرگوار خود امام حسن(ع) می فرماید «بدان که معاویه همچنان که با من مخالفت کرد با تو نیز مخالفت خواهدنمود. پس اگر با او از در صلح و آشتی درایی به جدّت تأسی جسته ای که با بنی ضمره و بنی اشجع... صلح کرد و اگر بخواهی با دشمنت بجنگی، هیچ گاه آن صلاحیت و وفاداری که پیروان پدرت داشتند، پیروان تو نخواهند داشت».
نجفیان اشاره کرد: امام صادق(ع) در مورد این صلح می فرمایند «حسن بن علی(ع) بعد از آنکه به جانش سوء قصد شد و پیروانش از در ناسازگاری با وی درآمدند، کار را به معاویه واگذاشت. آن گاه شیعیانش به آن حضرت چنین سلام کردند «سلام بر تو ای خوارکننده مؤمنان.» حضرت فرمود: «من خوارکننده مؤمنان نیستم، بلکه عزت بخش مؤمنان هستم. وقتی دیدم شما در مقابل دشمن قدرتی ندارید، کار را به او واگذاشتم تا من و شما در بین آنان باشیم؛ همچنان که آن فرزانه (خضر) کشتی را سوراخ کرد تا برای صاحبانش باقی بماند، و این چنین است حکایت من و شما تا در بین آنها باقی بمانیم».
وی با بیان این جمله از امام علی(ع) که می فرمایند «من صلح را، مادام که مایه وهن اسلام نباشد، کارسازتر از جنگ یافته ام» اظهار داشت: امام علی(ع) در فرمان استانداری مصر به مالک اشتر، می فرماید «اگر دشمن تو را به صلح فراخواند و خشنودی خدا در آن بود آنرا رد مکن؛ برای اینکه صلح مایه آسایش سپاهیان تو و راحتی خودت از اندوه ها و دردسرهایت و امنیت سرزمین توست، اما بعد از صلح، از دشمن خود سخت برحذر و هشیار باش؛ برای اینکه گاه دشمن خودرا نزدیک می کند، تا غافلگیر کند پس محتاط و دوراندیش باش و به دشمن خوش بین مباش».
این کارشناس مسائل مذهبی تصریح کرد: پیامبر اکرم(ص) در روایتی می فرمایند «حسن و حسین، هر دو امام هستند؛ چه بجنگند و چه صلح کنند.
واقعیت امام حسن(ع) بعد از شهادت امام علی(ع)
نجفیان با اعلان اینکه صلح امام حسن(ع)، یکی از مهم ترین بخش های تاریخ تشیع است، اشاره کرد: بعد از شهادت امام علی(ع) در سال چهلم هجری، وحشت بزرگی در دل معاویه و حاکمان شام پدید آمد. مردم کوفه و نمایندگان قبیله های مختلف در مسجد کوفه گرد آمدند و با امام حسن(ع) بیعت کردند. معاویه با شنیدن این اخبار، هراسان با مشورت نزدیکانش چون عمروعاص و قیس بن اشعث تصمیم هایی برای ضربه زدن به امام حسن(ع) و جبهه حق گرفت.
وی ادامه داد: تعدادی از این تصمیم ها عبارت بودند از: ایجاد ناامنی و آشوب در کوفه با فرستادن جاسوسان، جنگ تبلیغاتی روانی تمام عیار مقابل کارگزاران صالح و متعهد امام حسن(ع) در شهرهای مختلف، شایعه صلح پیش از تحقق آن و تبلیغات گسترده دراین زمینه، تطمیع و تهدید نیروهای نظامی و لشکریان امام حسن(ع) مانند عبیدالله بن عباس و قیس بن سعد، و... اما امام حسن(ع)، تحرکات حقیرانه معاویه را بی پاسخ نگذاشت. تعدادی از جاسوسان او دستگیر و اعدام شدند و آن حضرت بارها حکام شام را تهدید به جنگ کرد. معاویه توسط ستون پنجم خود شایع کرد که امام مجتبی(ع) خواهان صلح است. این شایعات به سرعت در همه جا پیچید؛ به شکلی که گروهی فریب خورده و ناآگاه، امام حسن(ع) را که درحال خواندن خطبه و تشویق و تشویق مردم به جهاد بود مورد سوء قصد قرار دادند و مجروحش کردند.
عوامل تحمیل صلح به امام حسن مجتبی(ع)
نجفیان اظهار داشت: از با اهمیت ترین مشکلات عصر امام حسن(ع) و موانع رسیدن به اهداف آن حضرت، فقدان جبهه نیرومند و متشکل بود. مردم عراق، خصوصاً کوفیان از آمادگی روحی برای جهاد و نبرد برخوردار نبودند. جنگ جمل، صفین و نهروان، آنان را خسته و مشتاق صلح کرده بود. همین طور جامعه آن روز عراق یک جامعه متحد و متشکل نبود، بلکه از قشرها و گروههای ناهماهنگ و متضاد تشکیل شده بود. این چنددستگی و تفرقه به سپاه امام حسن(ع) نیز کشیده شده بود و از سپاه امام، ارتشی ناهماهنگ و نابرابر ساخته بود که به آن در مقابله با دشمنان نمی شد اعتماد کرد.
وی افزود: ازسوی دیگر، عده ای از رؤسای قبایل و افراد وابسته به خانواده های بزرگ کوفه به امام(ع) خیانت کرده و به معاویه نامه ها نوشته بودند و حمایت خودرا از وی اعلام نموده و به او اطمینان داده بودند که در صورت حمله او، برضد امام حسن(ع) اقدام خواهند کرد. این پیمان شکنی مردم افزون بر خیانت فرماندهان و دنیازدگی سپاهیان، باتوجه به هوشمندی، ذکاوت و علم الهی امام حسن(ع)، گزینه صلح را پیش روی امام نهاد. هرچند او موافق صلح نبود و این صلح تحمیلی بود، ولی به جهت مشکلات پیش آمده آن حضرت مجبور به کناره گیری از جنگ شد.
این کارشناس مسائل مذهبی افزود: شرایط امام حسن(ع) با این نکته بیشتر قابل درک و فهم است که آن حضرت یک سپاه شانزده هزار نفری ترتیب می دهد و به جنگ می فرستد که از این تعداد نیرو، دوازده هزار تن در شب حمله یا پیش از آن به نیروهای دشمن می پیوندند و امام می فرماید که من به احدی از مردم عراق دیگر نمی توانم اطمینان داشته باشم. این مردم به شکلی هستند که اگر وارد جنگ نیز بشویم مرا دستگیر خواهند کرد و تحویل معاویه خواهند داد.
مفاد قرارداد صلح
نجفیان به شرح مفاد صلح امام حسن(ع) پرداخت و اظهار داشت: در این مفاد صلح می خوانیم:
۱. واگذاری حکومت به معاویه به شرط آنکه بر طبق کتاب خدا و سنت پیامبر(ص) و سیره و روش خلفای شایسته عمل کند.
۲. بعد از معاویه، خلافت از آن حسن بن علی است و درصورتی که حادثه ای برای او پیش آمد، حکومت از آن حسین است و معاویه حق ندارد برای پس از خود جانشین تعیین کند.
۳. دشنام و نفرین به امیرمؤمنان علی(ع) در قنوت نماز ترک شود و کسی از آن حضرت جز به نیکی یاد نکند.
۴. مردم از هر رنگ و نژاد باید از امنیت کامل برخوردار باشند.
۵. یاران و شیعیان علی(ع) در امان باشند و به آنان تعرض نشود. معاویه باید از تعقیب و سوء قصد به آنان بپرهیزد.
۶. هیچ گاه نسبت به امام حسن(ع) و برادرش امام حسین(ع) و هیچ یک از خاندان اهل بیت(ع) در آشکار و نهان توطئه ای نکند و در هیچ نقطه ای از زمین برای آنان وحشتی ایجاد نکند.
۷. در حضور معاویه اقامه شهادت نشود و معاویه حق ندارد خودرا امیرالمؤمنین بنامد.
۸. از بیت المال کوفه، مبلغ پنج میلیون درهم مستثنی است. آن مبلغ ربطی به قرارداد صلح ندارد. معاویه باید بدهی های بیت المال را بپردازد و هر سال مبلغ دومیلیون درهم به برادرم حسین بدهد. بنی هاشم را در بخشش ها و عطاها بر بنی عبد شمس ترجیح دهد و هر سال یک میلیون درهم جهت فرزندان شهدای جنگ های جمل و صفین، آنانی که در رکاب امیرالمؤمنین علی(ع) به شهادت رسیدند، داده شود و این مبلغ باید از مالیات مربوط به دارابجرد باشد.
وی بیان کرد: امام حسن(ع) در این قرارداد اهتمام کرده است پرده از چهره واقعی معاویه بردارد و تبلیغات دروغین را که جهت تثبیت موقعیت اجتماعی او انجام گرفته، خنثی کند. معاویه که خود سردسته ناکثین و پیمان شکنان و دشمنان خدا و رسول(ص) بود، به پیمان صلح نیز عمل نکرد و این چنین، چهره شیطانی و نیات پلید وی در محضر وجدان آشکار شد.
آثار و نتایج صلح
این کارشناس مسائل دینی بیان کرد: دلیل اصلی پیشنهاد صلح از طرف معاویه، رسیدن به حکومت با هزینه کم بود و عامل اصلی در پذیرش صلح از طرف امام حسن(ع)، عدم همکاری و فداکاری مردم، خصوصاً خواص بود که ناشی از دنیاگرایی آنان بود که به بروز رفتارهایی چون، پیمان شکنی و خیانت انجامید.
نجفیان ابراز کرد: بازتاب این رفتارها سبب تنها ماندن امام، ناامیدی از وصول به هدف به وسیله جنگ و درنهایت پذیرش صلح بود، اما به هر حال دستاورد این صلح و منافع آن قابل رقابت با دستاورد معاویه بود. آثار صلح عبارت بود از: کنار زدن نقاب فریب و ظاهر دینی از چهره معاویه و حکومت غاصبانه و ستمگرانه او، بقای نظام امامت، حفظ و بقای شیعیان، حفظ دین و رعایت مصلحت امت پیامبر، تامین عزت واقعی و قرار دادن تجربه ای مهم و سیاسی و فرهنگی فراروی شیعیان.
وی بیان کرد: هدف اصلی امام حسن مجتبی(ع) از انعقاد صلح با معاویه، در حقیقت افشا کردن ماهیت نظام نیرنگ و فریب معاویه بود که تحت پوشش دین اسلام، ارزش های جاهلی را ترویج و رونق می داد. امام حسن(ع) می خواست از نو، صفوف مخالفان را نظم بخشد و از هر فرصتی برای برانگیختن روح ایمان و تقوا در مردم بهره برداری کند تا مسلمانان و جامعه اسلامی از مدار اسلام خارج نشوند و روح اسلام و ارزش های اصیل آن بر جامعه حاکم باشد.
این کارشناس مسائل مذهبی افزود: این مواضع امام اساس حکومت ظالمانه معاویه را به لرزه درمی آورد و روش مقاومت و آزادمنشی را به مخالفان می آموخت. ماجراجویان خوارج و خیانت های یاران، امام حسن(ع) را ناگزیر به قبول صلح با معاویه کرد، ولی صلح نه به مدلول آنکه امام با معاویه سازش کند و رفتارهای ظالمانه او را بپذیرد؛ بلکه بدین مدلول که برای مدتی با معاویه قرارداد «متارکه جنگ» ببندد؛ برای اینکه اگر معاویه در جنگ پیروز می شد، همه آرمان های اسلام را از بین می برد و اساس اسلام را از هم می پاشید و مسلمانان راستین را از میان برمی داشت.
نجفیان عنوان کرد: افزون بر این، امیر روم در فکر فرصتی بود که به سرزمین های اسلامی حمله کند و این اختلاف، بهترین فرصت برای روم بود، اما امام که از آتش درد و حسرت می سوخت، با دلی پر از غم و اندوه، خطاب به یاران بی وفای خود فرمود: «می دانم که شما با من مکر و حیله می کنید، گروهی که نه حیا دارند و نه دین، خودرا دربست تسلیم معاویه کرده اند. وای بر شما! به خدا قسم که معاویه به وعده های خود وفا نخواهد کرد».
افشاگر نفاق
وی تصریح کرد: جریان جنگ امام حسن(ع) با معاویه، یکی از دردناک ترین و مظلومانه ترین و عبرت آموزترین و در عین حال ناشناخته ترین صحنه های تاریخ اسلام است. امام حسن(ع) با قبول صلح و قرار دادن شرایطی در آن، ریشه جریان امامت و تشیع را زنده نگه داشت و چهره واقعی جریان برانداز اموی را با سلاح خویش به جامعه اسلامی نشان داد و این چنین گرد و غبار و شبهات موجود در فضای حق و باطل را به سود جبهه حق فرونشاند.
بگفته این کارشناس مسائل مذهبی رمز حکمت صلح امام حسن(ع) بسترسازی مناسب برای معرفی کامل و افشای چهره نفاق بنی امیه در زمان امام حسین(ع) و پرورش نیروهای مخلص در مرکز ارشاد و آگاه سازی کربلاست. چنین است که قیام حسینی پیش از آنکه حسینی باشد، حسنی است.
هادی کشتی اسلام
نجفیان اضافه کرد: زندگی سراسر افتخار امام حسن مجتبی(ع) جلوه های زیبا و پرشکوهی دارد. هفت سال در دامن پرفیض رسول خدا ـ صلی الله مقابل و آله و سلم ـ از چشمه های زلال نبوت بهره برد. وحی الهی فکر و اندیشه او را شکل داد و اعماق وجودش را برای بهره دهی به درخت نونهال اسلام و جامعه مسلمانان آماده ساخت.
وی افزود: سی سال حوادث تلخ و شیرین بعد از رحلت رسول خدا(ص) او را از تجربه های گران بهره مند ساخت و به سال چهل هجرت، هدایت کشتی اسلام، در سخت ترین موقعیت و طوفانی ترین دریا، در بین امواج سهمگین فتنه های اموی و جاهلی به عهده او گذاشته شد. آن امام همام با کمترین لطمه و تلفات و بالاترین درایت و ذکاوت امت اسلام را رهبری کرد. توطئه های بزرگ و خطرناک بنی امیه را نقش بر آب کرد. مانع نابودی اسلام و برنامه های حیات بخش آن شد و برخورد زیبای امام حسن(ع) در قصه صلح، افتخار بزرگی در تاریخ اسلامی بر جای گذاشت.
صلح امام حسن(ع) از نظر علما اسلام
امام خمینی(ره)
این کارشناس مسائل دینی بیان کرد: قصه امام حسن و قضیه صلح، ... صلح تحمیلی بود. معاویه یک سلطان بود در آن وقت که حضرت امام حسن(ع) برخلافش قیام کرد. درصورتی که آن وقت همه با معاویه بیعت کرده بودند و سلطانش حساب می کردند. حضرت امام حسن قیام کرد تا آن وقتی که می توانست. وقتی که یک دسته نگذاشتند که کار را انجام بدهد، با آن شرایط صلح کرد که مفتضح کرد معاویه را. آن قدری که امام حسن(ع) معاویه را مفتضح کرد به همان قدر بود که سیدالشهدا یزید را مفتضح کرد».
آیت الله خامنه ای
نجفیان بیان کرد: اگر امام مجتبی(ع) این صلح را انجام نمی داد، آن اسلام ارزشی نهضتی باقی نمی ماند و از بین می رفت؛ چون معاویه بالأخره غلبه پیدا می کرد... اگر امام حسن(ع) صلح نمی کرد، تمام ارکان خاندان پیامبر(ص) را از بین می بردند و کسی را باقی نمی گذاشتند که حافظ نظام ارزشی اصیل اسلام باشد. همه چیز به کلی از بین می رفت و ذکر اسلام برمی افتاد و نوبت به جریان عاشورا هم نمی رسید... صلح امام مجتبی(ع) همان قدر ارزش داشت که شهادت برادر بزرگوارش، امام حسین(ع) ارزش داشت و به همان اندازه که آن شهادت به اسلام خدمت کرد، آن صلح هم همان قدر، یا بیشتر به اسلام خدمت کرد.
علامه سید شرف الدین عاملی
وی ادامه داد: امام حسن (ع) مقدمات روشنی اذهان و افکار را برای درک مظالم بنی امیه حاضر نمود و امام حسین(ع) آنرا تجلی داد.
علامه کاشف الغطا
این کارشناس مسائل دینی ابراز کرد: امام حسن(ع) در صلح خود، رذایل اخلاقی آل سفیان را که پنهان بود، برملا ساخت.
شهید مطهری
نجفیان اظهار داشت: اگر امام حسن(ع) صلح را نمی پذیرفت با دیده محکومیتی به او نگاه می شد، ولی با پذیرفتن صلح این معاویه بود که محکوم تاریخ شد. پس در آن شرایط راهی جز پذیرفتن صلح وجود نداشت و بدین جهت آن صلح مورد تایید و امضای امام حسین(ع) نیز قرار گرفت و حضرتش حاضر به نقض آن پیمان نشد.
منبع: عطر حرم
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان عطرحرم در مورد این مطلب