نشست های مجازی حدیث كرامت،
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران: سید جعفر مرتضی نگاه جامعی به حیات سیاسی امام رضا(ع) ارائه كرد
به گزارش عطر حرم قم عضو هیئت علمی دانشگاه تهران به تشریح كتاب ˮالحیاه السیاسیه للامام الرضا(ع)ˮ اثر علامه سید جعفر مرتضی العاملی پرداخت.
حجت الاسلام والمسلمین مهدی راد شب گذشته در نشست مجازی از سلسله نشست های حدیث کرامت چهارمین جشنواره سیره امام رضا(ع)، آموزه ها و راهکارها با عنوان " حیات سیاسی امام رضا(ع) در نگاه علامه سید جعفر مرتضی عاملی" که به همت بنیاد پژوهش های آستان قدس رضوی و جهاددانشگاهی قم برگزار گردید اظهار داشت: یکی از مباحث بسیار مهم سیره ائمه اطهار(ع) پرداختن به ادعیه ماثور و درون مایه های ادعیه ای است که از این حضرات صادر گردیده است.
وی ادامه داد: در سال گذشته، روایات فقهی امام رضا(ع) را مورد بحث قراردادیم و باتوجه به فضایی که آن روز در خراسان حاکم بود متوجه شدیم که نگاه امام تا چه اندازه واقع گرایانه و عمیق است.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران بیان نمود: اگر کسی ادعیه ماثور امام رضا(ع) را مورد توجه قراردهد، متوجه می شود درون مایه های این ادعیه در سنجش با ادعیه دیگر متفاوت می باشد. این تفاوت چه به لحاظ سیاسی و چه به لحاظ اجتماعی و عقیدتی متبلور است.
وی ادامه داد: زمانی در تحقیقی در باب ادعیه امام رضا(ع) آن چه را که ایشان از خداوند خواسته اند را بررسی کردیم. نتیجه آن شد که بیشترین جهت گیری ادعیه حضرت در مورد امت اسلامی است و کمتر ایشان از شیعتنا سخنی به میان می آورند. ایشان به دنبال مفهوم ملت و امت اسلامی بودند.
بررسی کتاب "الحیاة السیاسیة للامام الرضا(ع)"
وی با اشاره به کتاب اگر"الحیاة السیاسیة للامام الرضا(ع)" اظهارکرد: گمانم بر این است که هنوز که هنوز است پس از حدود نیم قرن از این کتاب، هنوز هم این کتاب تازه و زنده است. همه اهل فضل و کسانی که دغدغه آگاهی از سیره امام را دارند می دانند که در سالهای آغازین بعد از انقلاب مجموعه مقالات بسیار قطوری در این خصوص چاپ شده است در بعد سیاسی زندگانی امام به کنکاش پرداخته ولی من می خواهم بگویم که باتوجه به آن مقالات کار سیدجعفر مرتضی کار نویی است.
استاد حوزه بیان نمود: جالب است که این کتاب، نخستین کتاب سیدجعفر مرتضی است ولی همان روح تتبع و جستجو گری و دقتی که در کتاب های میانی عمر ایشان دیده می شود در این کتاب هم به چشم می خورد.
وی با اشاره نکاتی پیرامون سبک کار علامه سیدجعفر مرتضی بیان نمود: در مورد این عالم اندیشمند مباحث بسیار خوبی بیان شده است. ایشان به شدت در تتبع به منابع جنبی متوجه است واز آن بهره می گیرد.
وی با ذکر این مطلب که منابع جنبی در پژوهش، کارآمدتر است، اضافه کرد: آیت الله شبیری زنجانی در نقلی برای تکریم مرحوم شوشتری به نکات ارزشمندی اشاره فرمودند که یکی از آنها همین مسئله پرداختن به منابع گسترده غیر مستقیم و اهمیت آن در تحقیق است. ایشان در مورد مرحوم آیت الله شوشتری به همین نکات اشاره کردند که آن مرحوم در تحقیقات خود تنها به یک کتاب بسنده نکرده است.
وی اظهار داشت: سیدجعفر مرتضی از بهره گیری از منابع جمعی، کار عجیب و کارستانی انجام داده است. اگر به هیمن کتاب بنگیریم چه مقدار از شعر شاعران و آیات و مباحث اخلاقی و مباحث جغرافیایی و.. بهره برده است.
سیدجعفر مرتضی بحث تحقیقی را اسیر خود نمی کند
مهدوی راد با ذکر این مطلب که علامه سیدجعفر مرتضی عاملی شخصیت علمی پرتتبع است، اظهارکرد: ایشان مسئله را دنبال خود نمی کشاند. خیلی از تحقیقات ما ازاین جهت در رنج است که محقق هم مبحث را اسیر خود می کند و هم رقیب را فراموش می کند که طبیعی است که به جای درستی نمی رسد. سیدجعفر مرتضی چه نتیجه نهایی است درست باشد چه نباشد بحث را دنبال می کند و باتوجه به منابع، تلاش می کند که بحث را اسیر خود نکند. همینطور در تتبع هم کم نمی آورد.
وی بار دیگر با ذکر این مطلب که ایشان هیچ موضوعی را بدون استناد به یک منبع درست رها نمی کند، اظهار داشت: خیلی از افراد سخن می گویند و این سخنان به جایی متصل نیست.
ایشان سپس با ذکر این مطلب که در مورد ائمه اطهار(ع) سه گونه آثار تولید شده است، خاطرنشان کرد: نخست آثار نقلی است که در همان نقل به صحت و غیر صحت توجه نشده است. یک عده آثار دیگر نقلی است ولی در این حد تحلیلی است که بعضی از نقل ها را ارزیابی کرده است. آثاری که در نیم قرن اخیر در مورد ائمه انتشار یافته است تحلیلی است. به این معنا که محقق نقل ها را کنار هم می گذارد و روایات را تحلیل می کند. هم در سیره ائمه و پیامبر اکرم(ص) این کار انجام شده است.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران بیان نمود: سید جعفر مرتضی غیر از تحلیل، تاریخ را رها نمی کند و تاریخ برای وی همسنگ تعبیر مرحوم باستانی نیست که بیان می کند که مورخان نبش قبر کنندگان هستند. ایشان نبش قبر نمی کند بلکه یک مبحث را بر مبنای یک سری مستندات تحلیل می کند. پیوند تحلیل با ابعاد مختلف تاریخ از هنرهای ایشان است.
وی با اشاره به ترجمه خوب این اثر علمی بیان نمود: در سالهای اول انقلاب استاد خلیلیان یک ترجمه خلاصه ای این کتاب داشت که در آن زمان اثر خوبی هم گذاشت ولی یک ترجمه بسیار دقیق و درست و برابری از جانب مرحوم اتابکی انجام گرفت. ایشان مرد بزرگی بود و آن ترجمه هم بسیار محکم است.
استاد حوزه با تجلیل از کتاب مذکور سیدجعفر مرتضی بیان نمود: این کتاب مثل یک کتاب درسی می تواند مورد استفاده قرار گیرد. ورود علامه به مسایل خیلی خوب است و در این کار هم موفق عمل کرده است.
بخش های مختلف کتاب زندگی سیاسی امام رضا(ع)
وی اظهار داشت: نکته اول اینکه ایشان از این مسئله بحث گرفته که دولت عباسیان به هر حال شکل می گیرد و بنا بر این به مقدمات می پردازد. این مباحث مقدماتی بسیار مهم و با اهمیت می باشد. عباسیان در ابتدا از روی ریا و تزویر شعارهایی برای فریب مردم سر می دهند. آنها از این معرکه پیروز به درآمدند و موفق به تشکیل حکومت شدند. خود عباسیان می دانستند که علیرغم شعارهای دروغشان، مهمترین مشکل آنها علویان هستند.
این استاد حوزه بیان نمود: روزی حضرت امام صادق(ع) به منصور فرمود که مگر من به تو چه کرده ام که این همه من را زجر می دهی؟ که وی خاطرنشان کرد تو مثل استخوان در گلوی من هستی. در ادامه نکته ای اظهار داشت که از درس های عجیب تاریخ است. وی خاطرنشان کرد حضور جعفر بن محمد(ع) به مفهوم نفی و عدم حضور من است. یعنی جایی که شما باشی جای من نیست. این حرف بسیار مهم می باشد.
وی اظهار داشت: یک نفر به هارون اظهار داشت که چرا این همه امام موسی ابن جعفر(ع) را آزار می دهی؟ هارون هم پاسخ داد که اگر ایشان را آرام بگذارم هیچ امنیتی نخواهم داشت و از بیم دارم که فردا با هزار شمشیر به دست مقابله کنم. آنها می دانستند که علویان چنین جایگاهی در مدینه دارند.
وی با مقایسه جنایات امویان و عباسیان اظهار داشت: در جرم و جنایت، عباسیان بدتر از امویان بودند چونکه جنایات امویان عریان بود ولی جنایات عباسیان لباده و کباده داشت. ما از عدل عباسیان بی زاریم. سیدجعفر مرتضی در صفحه 129 تا 154 کتابش باتوجه به اسامی نشان دادند که چقدر این عباسیان به مردم ظلم کردند.
وی ادامه داد: عربده کشی هایی که رشید و هادی و مهدی داشتند عجیب بود. ولی مامون هوشیار بود. به قدری این فرد هوشیار بود که هنوز که هنوز است این بحث را بعضی از مورخین غیر وابسته دارند که واقعا مامون واقعا امام را مسموم کرد یا خیر؟ برخی هم از تشیع مامون با همان مفهوم آن روزها حرف می زنند و موضعی که مامون در مورد بنی امیه داشت. وی همراه با امویان حتی عباسیان را هم نقد می کند که ما هم آنها را آزار دادیم.
مهدوی راد یادآورشد: مامون در خراسان باید یک وجهه ای درست می کرد که مردم به او اعتماد کنند. مامون اظهار داشت که امویان یکی یکی می کشتند و ما یک جا کشتیم. مامون در این فضا می خواست حاکمیت خویش را محکم کند.
وی ادامه داد: یکی از منابع مهم مرتضی دراین زمینه و اهل فضل هم محققان را ارجاع داده از ستم هایی که حاکمان بنی امیه و بنی عباس انجام دادند پرده برداری کرده است. سید جعفر مرتضی یک قسمت هایی از کتب دیگر را آورده است.
وی با ذکر این مطلب که مشکل اساسی مامون آتش زیرخاکستر قیام های علویان بود، اظهارکرد: مامون می خواست آتش قیام های علویان را خاموش کند و از سویی می خواست کاری کند که علویان او بپذیرند و حاکمیت او شرعی است. از طرفی می خواست اقوام و اطرافیان او هم وی را بپذیرند و با او همراه شوند. سیدجعفر یک سری متون را آورده است که یکی از آنها متن نامه مامون به اقوام خود است که به توجیه فعالیت سیاسی خود به خصوص ولایت عهدی امام رضا می پردازد.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران با اشاره به اهمیت مطالعه کتاب "عیون اخبارالرضا(ع)"در تحقیقات پیرامون سیره امام رضا(ع) خاطرنشان کرد: این کتاب مسایل بسیارمهمی دارد و برای فضلا مهم می باشد. سیدجعفر مرتضی ازاین کتاب بهره برده است.
وی ادامه داد: مامون به این نتیجه می رسد که باید امام را از این کانون حرکت بیرون بکشد. امام همان جا موقعیت عجیبی دارد. مامون در نخستین برخوردهای خود بعد از ولایت عهدی به بیان احترامات خود می پردازد ولی امام پاسخ بسیار تعیین کننده و هوشیارانه ای به وی می دهند وی می فرمایند که تو برای ما کار خاصی نکردی. آن روز مامون در خراسان فهمید که امام رضا(ع) چه نفوذی در آنجا دارند.
نویسنده حوزوی بیان نمود: امام رضا(ع) می فرمایند که وقتی در مدینه سوار بر مرکب می شدم همه دور من جمع می شدند یعنی می خواهند بفرمایند که جایگاه من در مدینه به حدی بالا بوده است که مامون نمی تواند چیزی به آن بیافزاید. ایشان به دیواره تاریخ میزنند در همان زمان چه موقعیتی داشتند. این کانون وکالت در دوران امام رضا در اوج است و ائمه در کوره روستاهای جهان اسلام نماینده داشتند.
اهداف مامون از ولایتعهدی امام
وی اظهار داشت: امام رضا(ع) از لحظه ای که حرکت کردند تلاش فرمودند که آن چه را که مامون رشته است، پنبه کنند. در اینجا به بعضی از اهداف مامون اشاره می نماییم. اولا پس از آن که مامون درخواست می کند و امام نمی پذیرند، بار سوم امام را مجبور می کند. بعد از اجبار است که امام می پذیرد. مامون می گوید کسی نفهمد که شما حرکت می کنید و از کجا می آیید ولی امام برای همه آشنایان سخنرانی کردند و آنچه اصحاب مدح و ذکر می خوانند درس است.
استادحوزه بیان نمود: مامون عباسیان را می ستود و عباسیان مامون را به درایت می ستودیند ولی جالب بود که واقعا عباسیان امین را بیشتر دوست داشتند. نخستین دلیل آ« هم عرب بودن امین و نیمه عرب و نیمه ایرانی بودن مامون بود.
وی اظهار داشت: امام در راه این گروه را افشا می کند که بیان می کنند که این چه حکمی است که این قدر من را محدود می کنید؟ مامونیان با هشام ابن ابراهیم راشدی که از مریدان امام بود در راه راه کاری کردند که به یک جاسوس مبدل شد. به شکلی که امام در یکی موارد به یکی از شیعیان سفارش می کنند که به این سمت نیایید که اوضاع خوب نیست و حتی امام به مامور خود می فرمایند که خانه ای اختیار کنید که دو درب داشته باشد.
وی ادامه داد: مامون می خواست از راه ولایت عهدی برای خود یک حاشیه امن ایجاد کند. مامون مراقبت بسیاری نسبت به رفتارهای امام داشت. به همین خاطر تلاش می کرد که از طریق غلامان و گماشتگان بسیار و... رفتارهای امام را در هر لحظه رصد کند.
وی سومین هدف مامون از ولایت عهدی را مسئله جایگاه اجتماعی امام دانست و اظهار داشت: مامون می دانست که امام محبوبیت عجیبی در دل مردم دارد و به این علت به دنبال تخریب چهره ایشان بود. همین امروز هم اگر خبر شرکت یک انسان محبوب در یک مجلس خاص به بیرون درز کند تخریب بزرگی برای او است در همان زمان هم موقعیت می خواست این موقعیت اجتماعی امام را از بین ببرد.
مهدوی را با اشاره نکته بسیار مهم امام خطاب به مامون، عنوان کرد: امام به مامون فرمودند که اگر آنچه در نهاد دلت درباره من می گذرد را بگویم در امانم؟ مامون هم گفت بله. امام مطلبی فرمودند که به تعبیر امروزی چنین است که تو با این کار می خواهی به مردم بگویی که اینها آب پیدا نمیکنند وگرنه شناگران ماهری هستند.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران یادآورشد: استوارسازی پایه های حکومت عباسیان از دیگر اهداف مامون بود که در نامه مامون به اقوام خود به صراحت بیان شده است. وی در این نامه صریحا بیان می کند که من تصور می کردم که این حکومت متزلزل شده است و با حضور امام رضا(ع) این پایه محکم می شود. هارون انسان رندی بود ولی ائمه در چشم و دل مردم بودند. مامون می خواست با حضور امام به حکومت، با عرفی کردن این حکومت همه چیز را توجهیه کند.
چگونه امام رضا(ع) توطئه مامون را در هم شکست؟!
وی اظهار داشت: امام رضا(ع) در عهدنامه ولایت عهدی مرقوم کردند که من این عهد را می پذیرم ولی شرط می کنم تا زمانی که تو هستی و اگر من ماندم در هیچ کاری از حکومت دخالت نکنم. مامون به صراحت بیان می کند من می خواستم با این کار به خلافت خود رنگ شرعیت بزنم.
وی ادامه داد: امام گام به گام برای شکستن توطئه تلاش می کند. امام عرضه خلافت را نپذیرفتند. امام فرمودند که اگر این جامعه خلافت مال تو است به چه حقی از تنت در میاوری؟ اگر مال تو هم نیست چرا می گویی که من آنرا به شما می دهم؟ امام دقیقا در گفتگویی فرمودند که من جهت و موضع کار را می دانم و بدان که من پس از تو نمی مانم. یعنی نمی گذاری بمانم. مامون بنا بر این امام را تهدید کرد.
وی خاطرنشان کرد: امام بر خلاف دستور مامون در راه این حرکت را به همه گفتند که در سرخش غوغایی شد. سپس وارد نیشابور شدند. در نیشابور اتفاقی تاریخی و ابدی شکل گرفت. احمدابن حنبل در یک جا نقل کرده است که سند حدیث امام در نیشابور به قدری با ارزش باشد که اگر به دیوانه بخوانند، شفا می گیرد. چنانچه نقل است که بیان کرده که من این را بر یک مریض خواندم و شفا گرفت. حداقل قلم بدستانی که این حدیث را ضبط و ثبت کردند 4 هزار نفر بوده است.
مهدوی را با ذکر این مطلب که نیشابور در تاریخ اسلام شهری بسیار مهم و عجیب است، اظهار داشت: یکی از جهاتی که امام این حدیث و شرط پس از حدیث را بیان کردند، آن بود که همه در آن محل قلم به دست بودند. امام فرمودند که من شرط تحقق حصنیت هستم. من ولی و امام هستم.
این محقق تاریخ و سیره یادآورشد: امام رضا(ع) فرصتی پیدا می کنند و در دیدارها و وقتی که جلسه ولایت عهدی برگزار گردید و شرط و شروط را بیان و آنها را علنی کرد. امام عملا با این شرط و شروط هیمنه دروغین مامون و عباسیان را شکاندند و در آن تعبیری که در متن سند آمده است که امام فرمودند که من در هیچ چیز دخالت نمی کنم و اگر پس از تو بمانم می دانم چه کنم که به آن مفهوم است که تو مرا به شهادت خواهی رساند.
وی با ذکر این مطلب که میراثی که امام در گفتگوی با علمای ادیان و مردم و سلوک فردی که داشتند عملا آن مکتب را از فرد تا جامعه مجسم کردند، اظهارکرد: باید بدانیم که چه قدر شیعه هستیم و قدردان زحمات اولیای دین و عالمانی باشیم که این میراث را به ما رساندند.
وی با ذکر این مطلب که از قدیم عاشق این عالم تلاشگر بودم، اظهار داشت: باید به بررسی کامل زندگانی حضرت که در این کتب پرارزش آمده است، پرداخت. روزی فضل که مامون بعدها او را کشت، خدمت امام آمد. امام هم فرمودند که روش من روش انبیا است که اگر کسی موقع غذا آمد هر چه بود با هم می خوردند. امام دست فضل را گرفتند و به سر سفره ای رفتند. فضل مشاهده کرد که در آنجا همه غلامان و کارگران و خادمان هم نشسته اند، فضل در اینجا تعبیر تندی داشت و اظهار داشت که این ها دیگر چه کسانی هستند که بیشتر اشاره به غیر انسان داشت. امام هم با انگشت به او اشاره کردند و فرمودند که آرام باش چونکه پدر واحد مادر یکی است و خدای ما واحد است و فضلی جز تقوا نیست. امام عملا یک مکتبی را از تعاملات فردی تا تصحیح اندیشه تا روش دهی برای تفسیر قرآن تا احیای سنت در چارچوب و ادعیه و... یک مجموعه را رقم زد و در اختیار ما گذاشتند.
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب