آیا مکاشفات و تجربه های نزدیک به مرگ قابل اعتنا هستند؟
به گزارش عطر حرم، پرسش اصلی اینست که آیا مشاهدات و مکاشفات چه از راه تجربیات نزدیک به مرگ و چه از راه ریاضت و برون فکنی، نیازمند اعتنا هستند؟
به گزارش پایگاه فکر و فرهنگ مبلغ، یکی از چالش برانگیزترین مباحث در عصر حاضر، مبحث پیشگویی ها و مشاهدات غیبی است. این مساله بخصوص در عصر اینترنت و گسترش رسانه های اجتماعی بیشترین مخاطبان را به خود مختص کرده است. اصل مساله ی پیشگویی ها مبتنی بر متون مقدس و ادیان الهی است که به آینده بشریت و وقایع آخرالزمانی اشاره کرده اند و به همین دلیل ریشه در وحی الهی دارد. این پیشگویی ها، هرچند از منبعی لایزال سرچشمه می گیرند، اما گاهی اوقات دستخوش تغییر می شوند که در فرهنگ دینی ما از آن به "بداء" یا "نسخ امر و تقدیر الهی" تعبیر می شود؛ مفهومی که نشان دهنده سیّال بودن برخی امور و حکمت های الهی در تدبیر جهان است. در مقابل، احادیث با گزاره ای مثل "حتمیات" مواجهیم که اشاره به رویدادهایی قطعی و غیر قابل تغییر دارند.
بنابر روایت تسنیم، در کنار این مباحث دینی، پدیده هایی مانند تجربه های نزدیک به مرگ (NDE) و برون فکنی از کالبد در خواب که برخی افراد مدعی تجربه آنها هستند، مطرح می شوند. این تجربیات که به ظاهر شامل مشاهداتی در عالمی فراتر از دنیای مادی می شوند، سؤالات جدی را در رابطه با اعتبار و جایگاه آنها در زندگی روزمره ما مطرح می کنند. اشخاصی که چنین تجربیاتی را از سر گذرانده اند، گاه ادعا می کنند که حقایقی از آینده را در ماوراء دیده اند یا به اطلاعاتی دست یافته اند که فراتر از ادراکات حسی است.
پرسش اصلی اینست که آیا این مشاهدات، چه از راه تجربیات نزدیک به مرگ و چه از راه ریاضت و برون فکنی، قابل اعتنا هستند؟ میتوان اظهار داشت که این مکاشفات، فقط برای خود فرد دارای حجیت هستند و در حد یک دانسته ی ذهنی برای او کفایت می کنند. این محدودیت اعتبار از آنجا ناشی می شود که احتمال مداخله عوامل غیرالهی مانند ابلیس یا جنیان در این مکاشفات وجود دارد که اعتبار عمومی آنها را زیر سؤال می برد. علاوه بر این، همان گونه که در مورد پیشگویی های وحیانی به "بداء" اشاره شد، امکان دارد آن چه در یک مکاشفه دیده می شود، در عالم حقیقت "نسخ" شود و به وقوع نپیوندد.
این امر به خودی خود کافی است تا نسبت به قطعیت و قابل اعتماد بودن چنین مشاهداتی، با دیده تردید نگریست و آنها را به عنوان راهبردی قطعی جهت زندگی تلقی نکرد، همچنین که خیلی از رویدادهایی که پشتوانه ی وحیانی دارند، اتفاق نمی افتند.
بنابراین، با وجود جذابیت و شگفتی پدیده هایی مانند تجربیات نزدیک به مرگ یا برون فکنی، نباید آنها را مبنای راهبرد اصلی زندگی فردی یا تصمیمات کلان اجتماعی قرار داد. اتکاء به این مشاهدات می تواند روند طبیعی زندگی را مختل کند و انسان را از حقیقت های ملموس و مسئولیت های جاری باز دارد.
توقف زندگی و برنامه ریزی های آتی بر اساس این مشاهدات، خطری جدی است که می تواند به انحرافات فردی و اجتماعی منجر شود. زندگی باید بر مبنای عقل، علم، تجربه، و در قالب تعالیم معتبر دینی و اخلاقی جلو برود، نه بر پایه مکاشفات شخصی که قابل راستی آزمایی نیستند و امکان دارد گرفتار خطاهای شناختی یا مداخلات بیرونی باشند.
در مواجهه با این نوع اطلاعات، اعتدال و احتیاط کلید اصلی است. دانستن این که چنین پدیده هایی وجود دارند و برخی افراد مدعی تجربه آنها هستند، می تواند ذهن را به سمت تأمل در ابعاد ناشناخته هستی سوق دهد، اما این دانستن نباید به مفهوم مبنا قرار دادن آنها برای تصمیم گیری های مهم زندگی باشد.
هدف اصلی در این راه، حفظ روال عادی زندگی و برنامه ریزی بر مبنای اصول مستحکم است. این رویکرد به انسان کمک می نماید تا در عین پذیرش مفاهیم غیبی و ماورایی، از افتادن در دام اوهام و خرافات دوری و زندگی خویش را بر پایه استواری و واقع بینی بنا کند؛ از دیگر سو باید مراقب افراد سودجو، فرقه گرا و دکان داران معنوی بود تا از این مسایل در جهت اهداف خود بهره برداری نکنند.
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان عطرحرم در مورد این مطلب