شفیعی سروستانی:
بدون ابتلاء و امتحان، ارتقا، كمال و بیداری بندگان اتفاق نمی افتد
به گزارش عطر حرم سردبیر ماهنامه موعود اظهار داشت: بدون ابتلاء و امتحان، ارتقا و كمال و رهنمونی و بیداری بندگان اتفاق نمی افتد. هر امامی ابتلائی دارد. یكی از خاصیت های ابتلاء و امتحان، پاك كردن فرد از عیوب است.
به گزارش عطر حرم به نقل از مهر، نشست ۱۳۶ ام از سلسله نشست های فرهنگ مهدوی با مبحث «مبسوط الید نبودن امام زمان (عج) و عهد و میثاق ما» به همت موسسه فرهنگی هنری موعود عصر پنجشنبه ۳۰ آبان در حوزه هنری برگزار گردید. اسماعیل شفیعی سروستانی در این جلسه به ایراد سخنرانی پرداخت.
وی در ابتدا اظهار داشت: در هفدهم آبان، نهم ربیع الاول را پشت سر گذاشتیم كه آغاز امامت امام عصر (عج) بود. در هیچ زمانی زمین از حجت خدا خالی نیست. امام صادق(ع) می فرمایند اگر لحظه ای ارتباط زمین با امام قطع شود، زمین و اهلش ربوده می شوند. ولایت یك امر حقیقی است. در عالم یك امر اعتباری داریم و یك امر حقیقی. ولایت و امامت برای امام معصوم و منصوب، ولایت حقیقی و وجودی است. ولایت، قدرت تصرف در جزء و كل عالم است؛ چه در عالم فیزیكی و پیدا و چه در عالم متافیزیكی و ناپیدا.
مؤلف دایره المعارف موعود آخرالزمان اضافه كرد: ولایت امام معصوم اعتباری نیست، بلكه حقیقی است. هیچ بشری هم نمی تواند در آن دخالت كند. چون امور حقیقی از حوزه اراده انسان خارج اند و مربوط به خداوند هستند. امام علی (ع) می فرماید: «إنّ الله طَهَّرنا وَ عَصَمَنا و جَعَلَنا شهداء علی خلقه». همانا خدا ما را تطهیر كرد و عصمت داد و ما را شاهد قرار داد. شئون و مقامات امام یكی دوتا نیستند. هر یك از شئون، حد و اختیاراتی به امام می دهد. هر امامی واجد تمام شئون ولایی و امر امامت است كه در دعای جامعه كبیره مختصر شده آنرا می خوانیم.
مدیر مسئول موسسه موعود افزود: امام را نشناخته ایم و به ما معرفی نكرده اند. در بامداد ۹ ربیع الاول چه باید كرد؟ عهد امام قبلی سر آمده و از حالت ناطق به حالت صامت در می آید و حكم امام بعدی جاری می شود و امام بعدی ناطق می شود و سنت تجدید عهد با آن امام و سپس تجدید بیعت اتفاق می افتد. ولی می خواهد اعمال ولایت كند و باید اجازه داشته باشد. عهد ولایت امام در بین خلق الله نیازمند این است كه اهل روزگار بیایند و با آن امام بیعت كنند. بنابراین عهد و بیعت با امام لازمه اعمال ولایت است.
سردبیر ماهنامه موعود سپس اظهار داشت: فرق امام با رسول این جاست. رسول، نامه بر است. امام بعنوان صاحب الامر و صاحب السیف، تحقق بخش مقام خلیفه اللهی بر روی زمین و تحقق بخش حدود و احكام است. وظیفه امام به سمت مردم رفتن نیست. رسول به سمت مردم می رود. پیامبر (ص) به علی (ع) می فرمایند مثل تو مثل كعبه است اگر به سمت تو آمدند ولایت را بپذیر. سقیفه امكان ولایت را از علی (ع) ربود. مَثل امام مَثل پدر است. «اَنَا و علیٌ ابوا هذه الامّه». مَثل امام مَثل آب و مَثل بلد راه است.
اسماعیل شفیعی سروستانی خاطرنشان كرد: اگر مردم در ۹ ربیع الاول تجدید عهد نكنند و وقتی امام حاضر است، با او بیعت نكنند امام مبسوط الید نمی گردد و امكان اعمال ولایت ندارد. در غیر این صورت با آن كه امكانات مختلف دارد معطّل می ماند و بر سر مردم آن می آید كه آمد. هر امامی و حتی هر موجودی كرب و بلایی دارند؛ به مفهوم سختی و بلا و ابتلاء.
وی اضافه كرد: ابتلاء و امتحان همزاد بشر و روی دیگر اختیار است. ابتلاء و امتحان عامل سنجش بندگان است. بدون ابتلاء و امتحان، ارتقا و كمال و رهنمونی و بیداری بندگان اتفاق نمی افتد. هر امامی ابتلائی دارد. یكی از خاصیت های ابتلاء و امتحان، پاك كردن فرد از عیوب و تخلیه اوست و فرد را ارتقا می دهد. امام صادق (ع) فرمودند ابتلاء برای مومن زینت و كرامت و عزت است. برای صاحبان تدبیر و تعقل مقابله با بلا با صبر و ثبات قدم، امكان محكم كردن با عوالم نورانی را ممكن می كند.
اسماعیل شفیعی سروستانی تصریح كرد: غیبت امام یك ابتلاء و یك كرب و بلای دشوار می باشد. راز غیبت از اسرار الهی است. غیبت امتحانی برای مردم است. در میدان معلوم می شود كه هر كسی چه كاره است.
خوش بود گر محك تجربه آید به میان/ تا سیه روی شود هر كه در او غش باشد
در روایتی آمده غیبت ستم و ظلم مردم به خودشان است. در اثر ظلم به فرزندان علی بن ابیطالب مردم استعداد غیبت پیدا كردند. در كتاب «اسرار غیبت» مفصل به این مورد پرداخته ام.
وی همینطور اظهار داشت: در جایی فرموده اند كه در اثر ماجرای غیبت امكان غربال گری به وجود می آید. بخش عمده علل غیبت امام به مردم بر می گردد. ۱۱ دلیل راجع به حكمت غیبت آمده كه ۹ دلیل آن به مردم بر می گردد. امام صادق (ع) ۳ مرتبه می فرمایند به خدا قسم غربال می شوید. چه بسا ۳ مرتبه غربال و یا ۳ مقطع غربال شدن منظور باشد. وقتی مردم بر نمی گردند و عهد نو نمی كنند و بیعت امام را بر گردن نمی آورند، یعنی یكی از موانع غیبت محقق نشده است.
اسماعیل شفیعی سروستانی عنوان كرد: وقتی نیمه شعبان و ۹ ربیع می آید اتفاقی نمی افتد و جز كوچه های پر از آشغال چیزی باقی نمی ماند. هر یك از ایام ذكری دارند و خودشان ذاكر هستند و با خود عطیه ای دارند. هر یك از ایام با خود وقتی دارند؛ نه به معنای زمان كمی و فانی بلكه به مفهوم زمان باقی. زمان باقی به عالم ماوراء سماوی متصل است. در این زمان ها درهای آسمان باز می شود. مثلاً می گویند دعا را در سحر یا ظهر یا پس از نماز مغرب انجام دهید. مكان مقدس هم داریم مثلاً می گویند در حرم امام رضا (ع) دعا كنید. در بعضی زمان ها و مكان ها ارتباط با خداوند تسهیل می شود. تفسیر این بحث را در كتاب «مقدس و نامقدس» آورده ام.
وی اضافه كرد: دریافتن وقت یكی از زیباترین هنرهای مومنان است. در مفاتیح الجنان وقت ها را به ما متذكر می شوند. درباره آیه «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَ صابِرُوا وَ رابِطُوا» امام كاظم (ع) می فرمایند با امام منتظر مرابطه و پیوند برقرار كنید كه در سخنرانی دیگری تفصیل آنرا گفته ام. هر یك از اندیشمندان و اولیا بر حسب استعدادشان از آثار و نتایج غیبت مقداری درك دارند. یكی از نتایج سرگردانی مردم است كه راه را از بیراه تشخیص نمی دهند و با تلاش و خطا روزگار می گذرانند. حقایق برای آنها مكشوف نیست و با احتمال زندگی می كنند. احتمال صحت عمل و احتمال قبول عمل و احتمال این كه این مسأله آیا به راستی حكم خدا هست یا نیست؟ تا جایی كه حتی در وجود حجت خدا شك می كنند.
اسماعیل شفیعی سروستانی تصریح كرد: بدون حجت خدا هر كس برای خودش حجت می شود. امروز هر كدام از ما یك حجت، یك كشیش و یك روحانی شده ایم و حكم می نماییم. در حالیكه بنا بر این بوده كه تمام احكام از یك منبع ثابت حقیقی صادر شود و مردم گوش به فرمان و مطیع باشند. شرط مرتفع شدن شداید، برگشت و رفتن به حجت خداست. تجدید عهد با ولی خدا هر روز باید صورت گیرد. مانند نماز كه هر روز خوانده می شود كه خود نوعی تجدید عهد است. چون در این فاصله امكان دارد عهد از بین برود. بزرگان با امام زمان هر روز بامداد تجدید عهد می كرده و می كنند. پس از نماز بامداد دعای عهد می خوانند. این تجدید عهد سبب دوام و ماندگاری حصن حصین است. ولایت ولی الله اعظم حصنی است كه وقتی در او وارد شدید در امنیت هستید. امكان دارد در لحظه مومن از ولایت بیرون برود و باید تجدید عهد كند.
وی همینطور اظهار داشت: عهد یك لفظ نیست. عهد در قلب اتفاق می افتد. بیان لفظی ظهور قلب است و بعداً در عمل خودش را نشان داده است. عهد یعنی میثاق و پیمان.
مرا عهدی است با جانان كه تا جان در بدن دارم/ هواداران كویش را چو جان خویشتن دارم
در تفكر شیعی و ولایی عهد در انعقاد با ولی خدا تحقق پیدا می كند و آشكار می شود. در دعای عهد ۳ مرتبه وجود دارد: عهداً و عقداً و بیعتاً. برخی بی آن كه متوجه باشند یك بار به مرحله بیعت پریده اند. مگر عهد را به جا آورده ایم كه به مرحله بیعت برسیم؟ بیعت، ظهور خارجی عهد و عقد است. تا این عهد در جان اتفاق نیفتد به بیعت تبدیل نمی گردد.
اسماعیل شفیعی سروستانی در ادامه اظهار داشت: بسیاری به اولیا رجوع كردند و با آنان به ظاهر عهد بستند و بیعت كردند اما از آن جایی كه این عهد و عقد در جان شان تحقق پیدا نكرده بود در بیعت هم لحظه ای دوام نیاوردند و خارج شدند. كم نبودند و نیستند كه در ظاهر بیعت می كنند و در باطن می شكنند چون دو مرحله اول تحقق پیدا نكرده است. عهد دریافت قلبی است و عقد آنرا محكم می كند. هر عهدی عقد نیست، اما هر عقدی عهد هست. رسول خدا فرمودند: «لا دِینَ لِمَنْ لا عَهْدَ لَهُ». كسی كه عهد ندارد دین ندارد. در واقع دارد می فرماید حقیقت دین داری عهد است.
وی افزود: علی (ع) می فرمایند در یك سینه دو قلب جا نمی گیرد. وقتی مهر كسی و عهد كسی را در قلب داریم نمی توانیم سراغ كس دیگر برویم. یك دل و دو دلبر نمی گردد. وفای به عهد شرط ظهور است و تا وفای به عهد تحقق پیدا نكند ظهور به تأخیر می افتد. بیعت از گذشته ها و در زمان همه انبیا بوده است. مهم این است كه آن كه بیعت می كند آمادگی دارد كه با جان و مال و همه اعتبار و دارایی پای آن امام بماند. بیعت از بیع به معنای خرید و فروش می آید. بیعت نوعی معامله و خرید و فروش است.
اسماعیل شفیعی سروستانی اضافه كرد: اگر از بیعت كه تعهدی واجب الوفا است تخطی اتفاق بیفتد گناه كبیره به حساب می آید. نكته دیگر این است كه بیعت از جانب بیعت شونده اتفاق می افتد. نه این كه هر كس بگوید من می خواهم بیعت كنم. باید بیعت شونده حضور حاضر داشته باشد تا به او رجوع نماییم. او طلب بیعت می كند و ما به جا می آوریم و آماده هستیم كه همه داشته هایمان را فدا نماییم.
وی سپس اظهار داشت: در وقت ظهور كبری و وقت قیام، امام (ع) در صحن مسجدالحرام حاضر می شوند و در آن روز موعود تكیه به دیوار می دهند. فصل بیعت می رسد نخستین كسی كه از آسمان می آید حضرت جبرئیل امین (ع) است. اجازه می خواهد و نخستین بیعت كننده با امام جبرئیل (ع) است. سپس آن ۳۱۳ یاران خاص با امام بیعت می كنند. امام در مسجدالحرام می مانند تا تعداد بیعت كنندگان به ۱۰ هزار نفر می رسد و حركت امام اتفاق می افتد. در زمان بیعت میان امام و حاضران میثاق نامه ای امضا می شود و امام ۳۰ بند تعهد از مردم می گیرد و خود امام هم در ۸ بند به آنها تعهد می دهد.
اسماعیل شفیعی سروستانی در انتها اظهار داشت: میثاق نامه ای را در ۱۲ بند تنظیم كرده ایم و پیشنهاد می نماییم. این میثاق نامه پیمان و عهد شما با امام عصر (ع) است و نه با كس دیگر و جای دیگری. این ۱۲ بند می تواند برای سبك زندگی مهدوی مقدمه باشد. با خود خلوت كنید اگر در خودتان آمادگی وجود میثاق نامه بین خود و امام تان می بینید این میثاق نامه را داشته باشید. خویش را متذكر شوید و مفاد آنرا رعایت كنید و می توانیم امید داشته باشیم كه این عهد ما مورد رضا و امضای حضرت بقیه الله اعظم قرار بگیرد و امید داشته باشید كه وقتی ظهور فرا می رسد شما در زمره جمعیتی باشید كه به شما نشان می دهند كه عهد شما را پذیرفته بوده اند و شما را در جمع یاران بپذیرند.
در ادامه رونمایی از كتاب «پروژه مسیح یهودی و نظم نوین ماسونی» و هم رونمایی از شماره جدید مجله موعود صورت گرفت. همینطور در ادامه مراسم، دعای آل یاسین توسط علی فانی قرائت شد.
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب