معلم الهیات وارثان روشنایی در عصر تاریکی معنا
به گزارش عطر حرم، در نگاه فلسفی، معلم الهیات انسانی است که از افق دانایی فراتر رفته و به مقام حکمت رسیده است. او از شاگردان خود نمی خواهد صرفا بیاموزند، بلکه می خواهد دگرگون شوند.
به گزارش پایگاه فکر و فرهنگ مبلغ، محمد کرمی نیا، دانش آموخته فلسفه و کلام امامیه به مناسبت «روز جهانی معلم» یادداشتی را در اختیار ایکنا قرار داده که متن آن به شرح زیر است:
بنابر روایت ایکنا، یونسکو پنجم اکتبر، مصادف با سیزدهم مهرماه را «روز جهانی معلم» نامیده است، روزی برای بزرگداشت آنان که رسالتشان بر دوش کلمات و در ژرفای روح انسان است. اما در افق اندیشه دینی، «روز معلم» نه در تقویم، که در تقدیر معنا دارد. هر روزی که چراغ دانایی افروخته می شود و هر لحظه ای که انسانی از غفلت به بیداری می رسد، همان روز معلم است. دراین میان، معلم الهیات و معارف اسلامی جایگاهی یگانه دارد؛ چونکه رسالت او تنها آموزش مفاهیم نیست، بلکه احیای جان هاست. او آموزگار معناست، در جهانی که بیشتر از هر زمان دیگر، از گرسنگی معنا رنج می برد.
معلم الهیات، نه صرفاً انتقال دهنده دانش دینی، بلکه راهنمایی است که انسان را به تأمل در هستی دعوت می کند. اگر معلم علوم تجربی می کوشد تا جهان بیرون را برای شاگردان روشن کند، معلم معارف، چراغ درون را می افروزد. او با واژه ها کار نمی کند، بلکه با جان انسان سروکار دارد. وظیفه اش تربیت ذهن نیست، بلکه بیدار کردن روح است. ازاین رو در فرهنگ اسلامی، تعلیم و تربیت امری مقدس و الهی شمرده می شود؛ چنان که پیامبر اکرم(ص) خویش را «معلم» نامید و فرمود: «إنّما بُعثتُ معلّماً». در این تعبیر، تعلیم نه حرفه ای دنیوی، بلکه رسالتی آسمانی است که ریشه در خلقت انسان دارد؛ چونکه خداوند خود اولین معلم بود، آنگاه که «علّم آدم الأسماء کلّها».
در دوران کنونی که جهان از هیاهوی اطلاعات آکنده است اما از حکمت تهی شده، معلم الهیات نقشی دوچندان می یابد. او باید به شاگردان بیاموزد که دانستن کافی نیست، بلکه فهمیدن لازم است؛ و فهمیدن، جز در پرتو تأمل، تزکیه و پیوند با حقیقت حاصل نمی گردد. این معلم، در مقابل موج شتاب زده تکنولوژی و سطحی نگری زمانه، سنگر معنا را پاس می دارد. او در مقابل فراموشی خدا و فراموشی خویشتن می ایستد و یادآور می شود که علم، اگر از ایمان جدا شود، به ابزاری سرد و بی روح بدل می گردد. در حالیکه غایت علم، همان شناخت خدا و خدمت به انسان است.
معلمان معارف اسلامی وارثان سنتی هستند که از قرآن و حکمت انبیا سرچشمه گرفته است. آنان حلقه پیوند میان عقل و عشق اند. هرگاه سخن از خدا می گویند، تنها به استدلال عقل بسنده نمی کنند، بلکه با لطافت ایمان، راه دل را هم می گشایند. درسی که آنان می دهند، فقط شناخت مفاهیم کلامی و فقهی نیست؛ بلکه دعوتی است برای بازشناسی حقیقت انسان، معنا و سرنوشت او. آنها یاد می دهند که دین نه مجموعه ای از گزاره ها، بلکه روشی از بودن است؛ زیستنی در حضور حق و نگاه کردنی متفاوت به جهان.
در نگاه فلسفی، معلم الهیات انسانی است که از افق دانایی فراتر رفته و به مقام حکمت رسیده است. او از شاگردان خود نمی خواهد صرفاً بیاموزند، بلکه می خواهد دگرگون شوند. در کلاس او، دانستن مقدمه ای برای شدن است. این همان تفاوت بنیادین میان آموزش دینی و آموزش سکولار است؛ اولی انسان را به حقیقت رهنمون می سازد، دومی او را در سطح داده ها متوقف می کند. معلم الهیات در هر گفتار، در هر سکوت و در هر نگاه، به شکلی از تربیت می پردازد که مقصد پایانی اش رساندن انسان به مقام «خودآگاهی قدسی» است؛ آگاهی ای که در پرتو آن، جهان از نو معنا می یابد و انسان خود را در آینه اسماء الهی بازمی شناسد.
روز جهانی معلم، بهانه ای است برای تأمل در این حقیقت که اگر جامعه ای معلمان الهیات خویش را از دست دهد، در واقع حافظان معنا و نگهبانان روح خود را از دست داده است. آن چه تمدن اسلامی را زنده نگه داشته، نه صرفا علوم و فنون، بلکه همین پیوند میان علم و ایمان بوده است؛ پیوندی که معلمان معارف نسل به نسل آنرا پاس داشته اند. هر شاگردی که به کلاس آنان پا می گذارد، در حقیقت به کارگاه انسان سازی وارد می شود؛ جایی که خرد با عشق درمی آمیزد و دانایی در خدمت تعالی روح درمی آید.
شاید بتوان گفت معلمان الهیات، آخرین سنگر معنویت در جهانی هستند که حقیقت را به نفع مصرف و سود از یاد برده است. اما آنان همچنان در سکوت و بی ادعایی، مشعل معرفت را زنده نگه می دارند؛ چون باور دارند که هیچ تحولی در جهان، ژرف تر از تحول در دل انسان نیست. آنان به ما یادآور می شوند که تعلیم، یعنی دعوت انسان به، بازگشت به خویشتن، و تربیت، یعنی پروراندن نوری در دل که راه به سمت حقیقت بگشاید.
در این روز جهانی، باید به احترام آنان برخاست؛ به احترام همه معلمان الهیات و معارف اسلامی که با صبر، عشق و ایمان، رسالت خویش را در زمانه ای دشوار ادامه می دهند. آنان نه فقط آموزگاران دین، بلکه نگهبانان روح جامعه اند؛ انسان هایی که می کوشند میان آسمان و زمین پلی بزنند، تا انسان معاصر باردیگر بتواند صدای حقیقت را در خویش بشنود. شاید جهان امروز، بیشتر از هر زمان دیگری، به همین صدا نیاز دارد.
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان عطرحرم در مورد این مطلب